1. The southerners prefer rice and the northerners prefer food made from flour.
[ترجمه ترگمان]جنوبی ها برنج را ترجیح می دهند و شمالی ها غذاهای تهیه شده از آرد را ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]جنوب غربی برنج را ترجیح می دهد و زادگان ترجیح می دهند غذای ساخته شده از آرد را ترجیح دهند
2. That Northerners should feel superior on the racial issue was understandable.
[ترجمه ترگمان]اینکه Northerners باید احساس برتری نسبت به مساله نژادی داشته باشد قابل درک است
[ترجمه گوگل]این ناپلئون ها باید احساس برتری نسبت به مسئله نژادی را درک کنند
3. I like the openness and directness of northerners.
[ترجمه ترگمان]از صراحت و صراحت جنوبی ها خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من خوشبختانه و مستقیم سرزمین های شمالی را دوست دارم
4. The report dispels the myth that Northerners have a fattier diet than people in the south.
[ترجمه ترگمان]در این گزارش این افسانه وجود دارد که Northerners رژیم غذایی fattier نسبت به مردم جنوب دارند
[ترجمه گوگل]این گزارش این افسانه را پنهان می کند که ساکنان شمال غربی دارای رژیم غذایی چاق تر از افراد در جنوب هستند
5. Three Northerners were killed, three Southerners captured.
[ترجمه ترگمان]، سه تا از شمالی ها کشته شدن سه نفر از جنوبی ها دستگیر شدن
[ترجمه گوگل]سه زارعین کشته شدند، سه شهروند دستگیر شدند
6. The other two were both northerners.
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر شمالی بودند
[ترجمه گوگل]دو نفر دیگر زرداری بودند
7. Northerners stick to brands, but hunt for bargains.
[ترجمه ترگمان]Northerners به مارک های تجاری پایبند هستند، اما به دنبال خرید و فروش کالاهای ارزان قیمت هستند
[ترجمه گوگل]ساکنان شمال به مارک ها می چسبند، اما برای معامله شکار می کنند
8. The alacrity with which northerners enlisted for military service whenever warfare flared up on the Border speaks for itself.
[ترجمه ترگمان]The که شمالی برای خدمت سربازی به خدمت گرفته بودند هر زمان که جنگ بر سر مرز شعله ور می شد برای خودش حرف می زد
[ترجمه گوگل]هرچند که سرزمین های ساحلی که برای خدمت سربازی در نظر گرفته شده اند، هر زمان که جنگ در مرز گشوده شود، برای خودش سخن می گوید
9. They're mostly Northerners, and they don't want to muck about.
[ترجمه ترگمان]آن ها بیشتر از شمالی ها حرف می زنند، و دلشان نمی خواهد کثیف کاری بکنند
[ترجمه گوگل]آنها عمدتا ساکنان شمالی هستند و نمیخواهند درباره آن صحبت کنند
10. To the northerner, the apparently clockwise movement of the Sun and the stars results from an anticlockwise rotation of the earth.
[ترجمه ترگمان]برای شمالی، حرکت در جهت عقربه های ساعت خورشید و ستاره ها از خلاف جهت عقربه های ساعت است
[ترجمه گوگل]به شمالگان، حرکت ظاهرا در جهت عقربه های ساعت خورشید و ستاره ها از چرخش مقابل ساعت زمینی حاصل می شود
11. Some are transplanted northerners who just got tired of waiting an extra two months each year for spring.
[ترجمه ترگمان]برخی از اهالی شمال غربی هستند که از انتظار کشیدن دو ماه اضافی در هر سال برای بهار خسته شده اند
[ترجمه گوگل]برخی از ساکنان شمال شرقی پیوند می خورند که فقط برای دو ماه دو ماه اضافی برای بهار انتظار دارند
12. He might pass as a northerner in Westminster, but he would be a southerner in Leeds.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است به عنوان شمالی در وست مینیستر رد شود، اما او جنوبی در (لیدز)خواهد بود
[ترجمه گوگل]او ممکن است به عنوان یک نروژ در وست مینستر عبور کند، اما او در لیدز جنوبی خواهد بود
13. You can't mistake him: he's a northerner and he always shouts. "
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید او را اشتباه بگیرید: او شمالی است و همیشه فریاد می زند \"
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید او را اشتباه بگیرید: او یک خواهر زاده است و همیشه فریاد می زند '
14. Are you most abhor of northerner?
[ترجمه ترگمان]شما از شمال متنفرید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما بیشتر از شمال شرقی شگفت زده هستید؟
15. Northerner answers: "North is cold rise, piddle should take a club, scatter freeze, follow along with aspic knock, otherwise person and wall want aspic to be in one place. "
[ترجمه ترگمان]Northerner پاسخ می دهد: \" کره شمالی در حال افزایش است، piddle باید یک باشگاه را انتخاب کند، یخ بزند، به همراه aspic knock کند، در غیر این صورت فرد و دیوار می خواهند aspic در یک مکان باشند \"
[ترجمه گوگل]پسران جواب می دهند: «شمال صعود سرد است، صخره ها باید یک باشگاه را ببندند، منجمد پراکنده شود، همراه با ضربه زدن به دنباله، در غیر این صورت شخص و دیوار می خواهند در یک مکان قرار بگیرند '