کلمه جو
صفحه اصلی

paling


معنی : نرده، حصار کشی، پرچین، نرده سازی
معانی دیگر : (عمل نرده سازی یا فرو کردن تیرهای عمودی در زمین یا پهلوی هم گذاری تیرهای عمودی) نرده سازی، حصار سازی، نرده (ساخته شده از تیرهای عمودی)

انگلیسی به فارسی

نرده سازی، حصار کشی، نرده، پرچین


دلم برات تنگ شده، حصار کشی، نرده، پرچین، نرده سازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fence built of pales.
مشابه: wall

(2) تعریف: pales collectively.

(3) تعریف: a strip of wood used in fence making; picket; pale.

• picket fence, fence made of many vertical poles that are attached in a row

مترادف و متضاد

نرده (اسم)
balustrade, railing, fencing, rail, parapet, paling, list, pale

حصار کشی (اسم)
enclosure, paling

پرچین (اسم)
paling, fence, hedge, haw, riveting, palisade

نرده سازی (اسم)
paling

جملات نمونه

1. A new paling had been erected around the yard.
[ترجمه ترگمان]حصار کشی جدیدی در حیاط برپا شده بود
[ترجمه گوگل]در اطراف حیاط خلوت جدید ساخته شده است

2. He has just put up a paling around the house.
[ترجمه ترگمان] اون فقط یه حصار اطراف خونه گذاشته
[ترجمه گوگل]او فقط در اطراف خانه قرار داده است

3. The luminous star streaks were paling against a milky sky, whose brilliance in-creased moment by moment.
[ترجمه ترگمان]رگه های ستاره ای درخشان در مقابل یک آسمان شیری دیده می شد که در آن لحظه درخشش آن در آن لحظه به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]ستاره های درخشان ستاره در برابر یک چشمه ی شیری خیره شد، که درخشش آن لحظه لحظه لحظه ای بود

4. Paling forces the reader to accept that resolution is not always possible.
[ترجمه ترگمان]paling خواننده را وادار می کند قبول کند که این قطعنامه همیشه ممکن نیست
[ترجمه گوگل]چرت زدن باعث می شود خواننده قبول کند که قطعنامه همیشه امکان پذیر نیست

5. It was without end or beginning, paling all emotional experiences into insignificance.
[ترجمه ترگمان]این کار بدون پایان یا آغاز بود، که همه تجربیات عاطفی را به خود اختصاص داده بود
[ترجمه گوگل]بدون پایان و یا آغاز شد، تمام تجربیات عاطفی را به ناچیز تبدیل کرد

6. He leaned against the paling.
[ترجمه ترگمان]به نرده سنگر تکیه داد
[ترجمه گوگل]او بر علیه خم شدن تکیه داد

7. Jezrael could see her imminence paling as she strove for greater calm.
[ترجمه ترگمان]Jezrael او را می دید که هر چه را که می کوشید تا آرام بگیرد، می دید
[ترجمه گوگل]Jezrael می تواند شاهد افزایش ناگهانی او را به عنوان او برای آرامش بیشتر تلاش کرد

8. Rickshaw paling was, to him, the ideal profession and quitting it meant giving up all hope.
[ترجمه ترگمان]حصار rickshaw، برای او، شغل ایده آل و ترک کردن آن، به این معنا بود که همه امیدش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]ریکشاو پیلینگ، برای او، حرفه ای ایده آل بود و ترک آن به معنای از دست دادن همه امید بود

9. The underparts were orangey -brown, paling towards the lower belly.
[ترجمه ترگمان]The به رنگ قهوه ای سوخته بودند و به سمت شکم پایینی پراکنده شدند
[ترجمه گوگل]زیرپوست ها به رنگ زرد و نارنجی بودند و به سمت شکم پایین حرکت می کردند

10. Manakah lagu yang paling berkesan dari semua karya anda?
[ترجمه ترگمان]Manakah یانگ berkesan دری، دری semua و anda و anda؟
[ترجمه گوگل]manakah lagu yang paling berkesan dari semua karya anda؟

11. The park paling was still the boundary on one side, and she soon passed one of the gates into the ground.
[ترجمه ترگمان]حصار پارک هنوز مرز یک طرف بود، و به زودی یکی از دروازه ها را به زمین انداخت
[ترجمه گوگل]درهم و برهم کردن پارک هنوز از یک طرف مرز بود، و او به زودی یکی از دروازه ها را به زمین فرستاد

12. Where the trees ended we came to a wooden two-storey house with a low white paling.
[ترجمه ترگمان]جایی که درخت ها به پایان می رسید، ما به یک خانه چوبی دو طبقه با حصار سفید و سفید رسیدیم
[ترجمه گوگل]جایی که درختان به پایان رسید ما به یک خانه چوبی دو طبقه با کمر سفید کمر آمدیم

13. On face, arms, body, brow, wherever dark hair needs paling Jolen makes it barely visible.
[ترجمه ترگمان]در چهره، دست ها، جسم، پیشانی، هر جا که موی تیره به paling احتیاج دارد، به زحمت دیده می شود
[ترجمه گوگل]در چهره، بازو، بدن، سینه، هر جا که موهای تیره نیاز به دلسردی دارند، جولن آن را به سختی قابل مشاهده است

14. The Mallaig train pulled away from the Clyde valley, leaving the haze-softened lights of Dumbarton paling in a cold February dawn.
[ترجمه ترگمان]قطار Mallaig از دره کلاید دور شد و چراغ های مه رقیق صبحگاهی را در هوای سرد ماه فوریه ترک کرد
[ترجمه گوگل]قطار Mallaig دور از دره Clyde، خروج از چراغ های مبهم دلپذیر Dumbarton paling در خورشید فوریه سرد است

پیشنهاد کاربران

نرده، پرچین
Picket fence
Pointed sticks used in making fences; pales.


کلمات دیگر: