کلمه جو
صفحه اصلی

panoply


معنی : تجهیزات و ارایش کامل، زره کامل، سلاح کامل، کاملا مجهز، مسلح کردن
معانی دیگر : (هر گونه پوشش استحفاظی) پاسار جامه، پاساره، پوشش، پوشش زیبا و کامل، زیب جامه، زیبه، یک دست جامه ی زرهی، زره سر تا پا

انگلیسی به فارسی

زره کامل، سلاح کامل، کاملا مجهز، تجهیزات و آرایشکامل


پانپللی، تجهیزات و ارایش کامل، زره کامل، سلاح کامل، کاملا مجهز، مسلح کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: panoplies
(1) تعریف: an impressive covering or array of things.

(2) تعریف: a knight's full set of armor and arms.

• complete suit of armor, protective body suit
a panoply of things or people is an impressive collection or display of them, especially associated with a particular ceremonial event; a formal word.

مترادف و متضاد

تجهیزات و ارایش کامل (اسم)
panoply

زره کامل (اسم)
panoply

سلاح کامل (اسم)
panoply

کاملا مجهز (اسم)
panoply

مسلح کردن (فعل)
rig, arm, equip, heel, panoply

جملات نمونه

1. the forest was in its full panoply of spring foliage
جنگل زیب جامه ی کاملی از شاخ و برگ بهاری را بر تن کرده بود.

2. the attackers' faces were dimmed by a panoply of smoke
پوششی از دود چهره ی تکاوران را محو کرده بود.

3. a portrait of the general in full panoply.
[ترجمه ترگمان]تصویری از ژنرال با زره کامل و کامل
[ترجمه گوگل]پرتره عمومی به طور کامل panoply

4. There is a whole panoply of remedies and drugs available to the modern doctor.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه کامل از داروها و داروهای موجود برای پزشک مدرن وجود دارد
[ترجمه گوگل]کل داروها و داروهای موجود در اختیار پزشک مدرن وجود دارد

5. The government has promised a whole panoply of social and economic improvements.
[ترجمه ترگمان]دولت به یک مجموعه کامل از اصلاحات اجتماعی و اقتصادی وعده داده است
[ترجمه گوگل]دولت به طور کامل از پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی قول داده است

6. Boer nationalism merely erected a massive legislative panoply for racial discrimination.
[ترجمه ترگمان]ناسیونالیسم Boer صرفا یک زره کامل قانونی برای تبعیض نژادی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]ناسیونالیسم بوئر تنها یک قانون اساسی عظیم برای تبعیض نژادی ایجاد کرد

7. Nor did they continue to deploy the full panoply of radical techniques in moments of perceived social and political crisis.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به استقرار کامل کامل تکنیک های رادیکال در لحظات بحران اجتماعی و سیاسی، ادامه ندادند
[ترجمه گوگل]همچنان آنها را در لحظات بحران اجتماعی و سیاسی درک نکردند

8. Penicillin was used to treat a whole panoply of conditions.
[ترجمه ترگمان]از Penicillin برای درمان کامل کامل شرایط استفاده شد
[ترجمه گوگل]پنیسیلین برای درمان یک کل ناحیه ای از شرایط استفاده شد

9. In the whole panoply of anti-poverty policies the minimum wage stands as the vital back marker.
[ترجمه ترگمان]در کل مجموعه کامل سیاست های مبارزه با فقر، حداقل دست مزد به عنوان نشانگر بازگشت حیاتی است
[ترجمه گوگل]در کل سیاست های مبارزه با فقر، حداقل دستمزد به عنوان نشانگر حیاتی است

10. Description: The Yixian formation of China contains a panoply of exquisitely - preserved insects, vertebrates, and plants.
[ترجمه ترگمان]شرح: تشکیل Yixian چین شامل یک مجموعه کامل از حشرات دست نخورده، مهره داران، و گیاهان است
[ترجمه گوگل]توصیف شکل گیری Yixian چین حاوی نازک از حشرات، مهره داران و گیاهان محافظت شده است

11. The lakes were surrounded By a panoply of mountains.
[ترجمه ترگمان]دریاچه ها با سر و صدای کامل کوه ها احاطه شده بودند
[ترجمه گوگل]دریاچه ها در اطراف کوه ها قرار داشتند

12. He was attended, as are all heads of state, by a full panoply of experts.
[ترجمه ترگمان]او با یک مجموعه کامل از کارشناسان، همه روسای دولت، در آن شرکت کردند
[ترجمه گوگل]او، همانطور که همه سران دولت بود، توسط یک کارشناس کامل کار می کرد

13. Statues of angels, madonnas, saints and saviours cram the skyline, creating a surreal panoply of agony and ecstasy.
[ترجمه ترگمان]مجسمه فرشتگان، madonnas، قدیسان و نجات دهنده در آسمان، آسمان را cram و یک زره کامل از رنج و جذبه به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]مجسمه های فرشتگان، مادون ها، مقدسین و نجات دهنده ها، خطوط قرمز را پر می کنند، به طرز شگفت انگیزی از آزار و عذاب ایجاد می کنند

14. That is, assuming there will be room for them once the full panoply of testing and assessment is in place.
[ترجمه ترگمان]با این فرض که زمانی برای آن ها جایی برای کامل کردن کامل کامل تست و ارزیابی وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]به این معنا است که فرض بر این است که زمانیکه آزمایش کامل و ارزیابی کامل صورت می گیرد، برای آنها یک اتاق وجود خواهد داشت

15. The Basic Law will still be enacted, promising a panoply of rights and freedoms for 50 years beyond 199
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی هنوز تصویب خواهد شد و وعده کامل حقوق و آزادی های ۵۰ سال فراتر از ۱۹۹ قانون را می دهد
[ترجمه گوگل]قانون اساسی همچنان به تصویب خواهد رسید و به 50 سال پس از 199 متعهد خواهد شد که حقوق و آزادی های گوناگونی به دست آورد

The attackers' faces were dimmed by a panoply of smoke.

پوششی از دود چهره‌ی تکاوران را محو کرده بود.


The forest was in its full panoply of spring foliage.

جنگل زیب‌جامه‌ی کاملی از شاخ و برگ بهاری را بر تن کرده بود.


پیشنهاد کاربران

نمایش تزیینات - تعداد کثیر

نمایش باشکوه، جمع بزرگی از، پوشش زده


کلمات دیگر: