1. The livestock sector, and by implication pastoralism, has been accused of contributing to global warming through methane emissions.
[ترجمه ترگمان]بخش دام و by pastoralism به کمک به گرم شدن جهانی هوای کره زمین از طریق انتشار گاز متان متهم شده است
[ترجمه گوگل]بخش دام، و به طور ضمنی گاوداری، متهم به کمک به گرم شدن کره زمین از طریق انتشار گازهای متان شده است
2. He and other experts say pastoralism makes the most sense for dry and semi-dry lands.
[ترجمه ترگمان]او و دیگر متخصصان می گویند که pastoralism بیش ترین احساس را برای زمین های خشک و نیمه خشک ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]او و دیگر کارشناسان می گویند که اصلاح حیوانات به معنای زمین های خشک و نیمه خشک است
3. The arts of agriculture and pastoralism bring about direct modification of the environment in time and space.
[ترجمه ترگمان]هنر کشاورزی و pastoralism تغییرات مستقیمی در محیط زیست در زمان و فضا به ارمغان می آورند
[ترجمه گوگل]هنرهای کشاورزی و حیوانات وحشی، تغییرات مستقیم در محیط را در زمان و مکان انجام می دهند
4. Pastoralism remains a way of life in East Africa.
[ترجمه ترگمان]pastoralism یک روش زندگی در آفریقای شرقی است
[ترجمه گوگل]گیاهخواری یک راه زندگی در شرق آفریقا است
5. So in Savoy, as in the county of Nice, the natural complement to pastoralism was seasonal migration.
[ترجمه ترگمان]بنابراین در ساووا، همانند شهر نیس، مکمل طبیعی to مهاجرت فصلی بود
[ترجمه گوگل]بنابراین در Savoy، همانطور که در شهرستان نیس، مکمل طبیعی برای گاوداری، مهاجرت فصلی بود
6. Using the methods of social history, the thesis researches on the social changes of the crisscross area of pastoralism and agriculture of Ordos, with focus on Jungar Banner.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش های تاریخ اجتماعی، این پایان نامه بر تغییرات اجتماعی منطقه crisscross pastoralism و کشاورزی of با تمرکز بر Jungar Banner تاکید دارد
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش های تاریخ اجتماعی، این پایان نامه بر روی تغییرات اجتماعی منطقه برهنه گاوداری و کشاورزی اردو، با تمرکز بر پرچم Jungar، مورد بررسی قرار می گیرد
7. There are 28 villages in the transition area surrounding the reserve, where the main economic activities include agriculture and pastoralism, with the recent addition of tourism.
[ترجمه ترگمان]۲۸ روستا در منطقه گذار اطراف این ذخیره وجود دارد که در آن فعالیت های اصلی اقتصادی شامل کشاورزی و pastoralism، با اضافه شدن اخیر توریسم می باشند
[ترجمه گوگل]28 منطقه روستایی در ناحیه گذرا در اطراف ذخایر وجود دارد که فعالیت های اصلی اقتصادی شامل کشاورزی و گاوداری، با اضافه شدن اخیر گردشگری است