1. the mother used to palliate her daughter's faults
مادر عیوب دخترش را کوچک جلوه می داد.
2. Chosen carefully, the oils may not only palliate but also cure the condition.
[ترجمه ترگمان]به دقت انتخاب کنید، روغن ممکن است نه تنها تسکین پیدا کند بلکه شرایط را درمان کند
[ترجمه گوگل]به دقت انتخاب می شود، روغن ها نه تنها می تواند باعث تسکین شود، بلکه شرایط را نیز درمان می کند
3. tried unsuccessfully to palliate the widespread discontent.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد نارضایتی عمومی را تسکین دهد
[ترجمه گوگل]تلاش ناموفق برای رفع نارضایتی گسترده است
4. It is possible to palliate without cure.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است که آدم را به صورت کوچک جلوه دهد
[ترجمه گوگل]ممکن است بدون درمان درمان شود
5. Objective: to palliate sufferings of patients, to enhance the success rate of esophagus electrode insertion.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای تسکین درد بیماران، افزایش نرخ موفقیت در درج الکترود مری
[ترجمه گوگل]هدف این است که ضرب و شتم رنج بیماران، به منظور افزایش میزان موفقیت در قرار دادن الکترود مری
6. Organizations for writers palliate the writer's loneliness, but I doubt if they improve his writing.
[ترجمه ترگمان]سازمان ها برای نویسندگان، تنهایی نویسنده را تسکین می دهند، اما شک دارم که آن ها نویسندگی او را بهبود بخشند
[ترجمه گوگل]سازمانها برای نویسندگان، تنهایی نویسنده را تحریک می کنند، اما من شک دارم که نوشتن آنها را بهبود بخشد
7. I don't wish to palliate them, I assure you.
[ترجمه ترگمان]به شما اطمینان می دهم که من نمی خواهم آن ها را حقیر کنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم آنها را تحمل کنم، من به شما اطمینان می دهم
8. I shall never attempt to palliate my own foible by exposing the error of another .
[ترجمه ترگمان]من هرگز سعی نخواهم کرد که نقطه ضعف خودم را نادیده بگیرم و خطای دیگری را آشکار سازم
[ترجمه گوگل]من هرگز سعی نمی کنم خودم را با افشای خطای دیگری از بین ببرم
9. Tow black don't make a white. You can't palliate your own badness with other's bad deed.
[ترجمه ترگمان]به حرفام گوش نده تو نباید بدی خودت رو با کاره ای بد دیگه کوچیک کنی
[ترجمه گوگل]تله سیاه را سفید نکنید شما نمیتوانید بدقت خود را با اعمال بد دیگران تسکین دهید
10. I shall never attempt to palliate my own foibles by exposing the error of another.
[ترجمه ترگمان]من هرگز سعی نخواهم کرد ضعف های خودم را با افشا کردن خطای دیگری نادیده بگیرم
[ترجمه گوگل]من هیچوقت سعی نکنم فساد خودم را با افشای خطای دیگری تحمل کنم