1. The convention plucked him from the pastorate to head the foreign mission board.
[ترجمه ترگمان]مجمع او را از میدان نبرد بیرون کشید و به هیات mission خارجی برد
[ترجمه گوگل]این کنوانسیون او را از کشیش کشانده و هیئت نمایندگی خارجی را رهبری می کند
2. For most of his pastorate, Jim could count on Father Ed Dougherty to articulate the opposing view.
[ترجمه ترگمان]جیم برای اکثر of می تواند بر پدر اد Dougherty to تا دیدگاه مخالف را بیان کند
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از کارشناسان خود، جیم می تواند به پدر ایده Dougherty برای تفسیر دید مخالف به حساب
3. He has continued to serve in the pastorate during his time at Gordon-Conwell and has for the last ten years been senior pastor of First Church Congregational of Boxford, Massachusetts.
[ترجمه ترگمان]او در زمان خود در Gordon به خدمت در حوزه کشیشی ادامه داده و در ده سال گذشته کشیش اعظم کلیسای First، ماساچوست، بوده است
[ترجمه گوگل]او در طول زمان خود در Gordon-Conwell خدمت کرده است و ده سال گذشته استاد ارشد کلیسای First Church of Boxford، Massachusetts بوده است
4. Melanne and Phil Verveer, the young friends with whom Tom had spent the holidays during his pastorate.
[ترجمه ترگمان]Melanne و فیل Verveer، دوستانی که تام در خلال his در تعطیلات به سر برده بود
[ترجمه گوگل]ملان و فیل ورویر، دوستان جوان که با آنها تام بود در تعطیلات خود را در گذشت
5. It was his job to introduce the four-priest panel and then leave the room so people could speak freely about his pastorate.
[ترجمه ترگمان]وظیفه او این بود که هیات چهار کشیش را معرفی کند و سپس اتاق را ترک کند تا مردم بتوانند آزادانه درباره pastorate صحبت کنند
[ترجمه گوگل]کارش این بود که پنل چهار کشیش را معرفی کند و سپس اتاق را ترک کرد تا مردم بتوانند آزادانه درباره اشخاص خود صحبت کنند