1. the prodigious size of the white ogre
هیکل سهمگین دیو سفید
2. Her father sounded like a real ogre.
[ترجمه ترگمان] پدرش مثل یه غول واقعی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]پدرش مانند یک غول واقعی صدا می زد
3. My boss is a real ogre.
[ترجمه ترگمان] رئیسم یه غول واقعیه
[ترجمه گوگل]رئیس من یک غول واقعی است
4. The ogre demanded the annual sacrifice of a young village lass to satisfy his blood lust.
[ترجمه ترگمان]غول خواستار فداکاری سالانه یک دختر روستایی جوان شد تا شهوت خونش را ارضا کند
[ترجمه گوگل]جادوگر خواستار قربانی سالانه یک جوانان روستای جوان برای رفع خستگی خون شد
5. Perhaps he was not just another male ogre, after all.
[ترجمه ترگمان]شاید او فقط یک غول مرد دیگر نبود
[ترجمه گوگل]شاید او فقط یکی دیگر از غول های مرد بود، پس از همه
6. The cat had to deal with the ogre.
[ترجمه ترگمان]گربه با غول برخورد کرده بود
[ترجمه گوگل]گربه مجبور شد با غول برخورد کند
7. The ogre became so wealthy by being a great landowner; people had to pay tribute to him to get any-thing.
[ترجمه ترگمان]غول از این که یک مالک بزرگ بود ثروتمند شد؛ مردم مجبور بودند به او احترام بگذارند تا هر چیزی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]جادوگر تبدیل به یک ثروتمند شد و مالک زمین شد مردم مجبور بودند به او احترام بگذارند تا چیزی به دست بیاورند
8. The giant: An ogre, mean and ugly.
[ترجمه ترگمان] غول، بدجنس، زشت و زشت
[ترجمه گوگل]غول غار، متوسط و زشت است
9. Ogre bands are often recruited as mercenaries into the Empire's armies, where their great strength is highly valued.
[ترجمه ترگمان]گروه های Ogre اغلب به عنوان سرباز مزدور در ارتش های امپراطوری استخدام می شوند، که در آن قدرت عظیم آن ها بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]گروه های اوغ اغلب به عنوان مزدوران به ارتش امپراتوری استخدام می شوند، جایی که قدرت بزرگ آنها بسیار ارزشمند است
10. You know, he is seen as an ogre.
[ترجمه ترگمان] میدونی، اون مثل یه غول دیده میشه
[ترجمه گوگل]می دانید، او به عنوان یک غول دیده می شود
11. In fact, it was the ogre who owned the land that the king had just driven through.
[ترجمه ترگمان]در واقع، اون هیولایی بود که صاحب زمین شده بود که پادشاه تازه از آن عبور کرده بود
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این جادوگر بود که سرزمینهایی را که پادشاه به آن سوار شده بود، متعلق داشت
12. The swamp will flow with ogre blood this day!
[ترجمه ترگمان]این روزها مرداب با خون غول جریان پیدا می کنه!
[ترجمه گوگل]باتلاقی که امروزه بافته شده است، باتلاق می شود
13. Ogden, our ogre nanny, was very gentle with young Jonathon.
[ترجمه ترگمان]اگدن، پرستار غول ما، خیلی آرام با Jonathon جوان بود
[ترجمه گوگل]اوگدن، پرستار غول پیکر ما با ژانتاون جوان بسیار آرام بود
14. But for every ogre that fell, It'seemed three more took its place.
[ترجمه ترگمان]اما برای هر غول که می افتاد، به نظر می رسید که سه تای دیگر جای خود را گرفته اند
[ترجمه گوگل]اما برای هر جادوگر که سقوط کرد، سه نفر دیگر جای خود را گرفتند
15. You will not ruin things this time, ogre. Kill it.
[ترجمه ترگمان] تو این دفعه چیزها رو خراب نمی کنی، غول بکشش
[ترجمه گوگل]این بار این چیزا رو خراب نکردی بکشش