کلمه جو
صفحه اصلی

paradise


معنی : سعادت، بهشت، ارم، فردوس، بهشت برین
معانی دیگر : پردیس، جنت، مینو، گشتای، محل خوشی و سعادت، (از ریشه ی فارسی)، ملکوت، عرش، خوشی

انگلیسی به فارسی

بهشت برین، فردوس، سعادت، خوشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes cap.) the final destination of virtuous souls; heaven.
مترادف: heaven
متضاد: hell
مشابه: afterlife, Elysian fields, Elysium, empyrean, hereafter, nirvana, promised land, Valhalla

- Her body could no longer fight the disease, and her soul is now in Paradise.
[ترجمه ترگمان] بدنش دیگر نمی توانست با این بیماری مبارزه کند، و روحش اکنون در بهشت است
[ترجمه گوگل] بدنش دیگر نمی تواند با بیماری مبارزه کند، و روحش اکنون در بهشت ​​است

(2) تعریف: (often cap.) the Garden of Eden.
مترادف: Eden

- The book of Genesis tells that Adam and Eve were cast out of Paradise.
[ترجمه ترگمان] کتاب سفر پیدایش می گوید که آدام و حوا از بهشت خارج شده اند
[ترجمه گوگل] کتاب پیدایش می گوید که آدم و حوا از بهشت ​​رها شده اند

(3) تعریف: a state or place of extreme beauty, delight, or joy.
مترادف: heaven, seventh heaven
متضاد: hell
مشابه: bliss, ecstasy, Eden, Elysium, nirvana, Shangri-la, utopia, Zion

- When I listen to this music, I'm in paradise.
[ترجمه ترگمان] وقتی به این موسیقی گوش می دهم، در بهشت هستم
[ترجمه گوگل] وقتی به این موسیقی گوش می کنم، من بهشت ​​هستم
- Tahiti is an island paradise.
[ترجمه ترگمان] تاهیتی بهشت جزیره ای است
[ترجمه گوگل] تاهیتی بهشت ​​جزیره است

• heaven, garden of eden
according to some religions, paradise is a wonderful place where good people go after they die.
you can refer to a place or situation that seems perfect as paradise.

مترادف و متضاد

سعادت (اسم)
happiness, welfare, felicity, bliss, weal, luck, paradise

بهشت (اسم)
eden, heaven, paradise, elysium, zion

ارم (اسم)
slogan, emblem, paradise

فردوس (اسم)
garden, paradise

بهشت برین (اسم)
paradise

land, feeling of great pleasure; absence of evil


Synonyms: Arcadia, ballpark, bliss, cloud nine, delight, divine abode, Eden, felicity, happy hunting ground, heaven, heavenly kingdom, kingdom come, next world, pearly gates, promised land, Shangri-la, Utopia, wonderland, Zion


Antonyms: hell


جملات نمونه

1. an earthly paradise
بهشت روی زمین

2. fountains of paradise flowing with milk and honey
چشمه های بهشت که از آن شیر و عسل جاری است

3. iran is a mountaineering paradise
ایران از نظر کوه نوردی بهشت است.

4. shapely girls welcomed him to paradise
دختران پری پیکر در بهشت به او خوش آمد گفتند.

5. this school is really a paradise for children
این مدرسه واقعا برای بچه ها بهشت است.

6. be (or live) in a fool's paradise
الکی خوش بودن

7. i was an angel and the lofty paradise was my abode
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

8. spring came and made the world like paradise
بهار آمد و شد جهان چون بهشت

9. spring arrived and turned the world into a paradise
بهار آمد و شد جهان چون بهشت.

10. A paradise that you cannot leave is hell.
[ترجمه آریامهر] بهشتی که نمی توانید ترکش کنید، جهنم است
[ترجمه ترگمان]بهشتی که شما نمی توانید از آن بیرون بروید، جهنم است
[ترجمه گوگل]بهشت که نمیتوانید ترک کنید جهنم

11. This island is a paradise for bird-watchers.
[ترجمه ترگمان]این جزیره بهشتی برای watchers پرنده است
[ترجمه گوگل]این جزیره بهشت ​​برای مشاهیر پرنده است

12. Adam and Eve dwelt in paradise.
[ترجمه علی] ادم و هوا در بهشت هستند
[ترجمه ترگمان]ادم و ای و در بهشت زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آدم و حوا در بهشت ​​زندگی می کنند

13. Milton's " Paradise Lost " is a famous epic.
[ترجمه ترگمان]\"بهشت گم شده\" میلتن یک حماسه مشهور است
[ترجمه گوگل]'بهشت گمشده' میلتون یک حماسه معروف است

14. Steps into the dream the paradise, fantasizes your my romantic plot.
[ترجمه ترگمان]رویای بهشت و رویای عاشقانه شما را در خواب می بینم
[ترجمه گوگل]مراحل به رویای بهشت، داستان خیالی من را تحسین می کند

15. His idea of paradise is to spend the day lying on the beach.
[ترجمه شهرزاد] تصور او از بهشت اینست که روزش را با لم دادن در ساحل بگذراند.
[ترجمه ترگمان]تصور او از بهشت این است که روز را در ساحل lying
[ترجمه گوگل]ایده او بهشت ​​این است که روزی را که در ساحل است گذراند

16. They moved to the country hoping to find paradise.
[ترجمه شهرزاد] آنها به امید یافتن بهشت به حومه ی شهر رفتند.
[ترجمه ترگمان]آن ها به امید یافتن بهشت به کشور نقل مکان کردند
[ترجمه گوگل]آنها به امید یافتن بهشت ​​به کشور نقل مکان کردند

17. The area is a veritable paradise for those who love walking and swimming.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه بهشتی واقعی برای کسانی است که راه رفتن و شنا کردن را دوست دارند
[ترجمه گوگل]این منطقه برای کسانی که عاشق پیاده روی و شنا هستند، یک روح واقعی است

I was an angel and the lofty paradise was my abode

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود


This school is really a paradise for children.

این مدرسه واقعاً برای بچه‌ها بهشت است.


an earthly paradise

بهشت روی زمین


پیشنهاد کاربران

رضوان
جنات النعیم
دارالسلام
باغ عدن

( We can say. ( Aplace that is beautiful and pleasant

بهشت
Happy our days to life the beauty of God Paradise
مبارک روزهای ما به زندگی زیبایی از بهشت خدا

بهشت

کنکوری : بهشت

بهشت
parts of California seem like paradise to many tourists ☺️☺️☺️
قسمت هایی از کالیفرنیا برای بسیاری از گردشگر ها مانند بهشت به نظر می رسد

پَرتِتَش ( partetash ) - واژه فارسی باستان - بهشت، مینو!

در نوشته های آیینی تخت جمشید از مکان هایی نام برده شده است که کیش های پیشکشی و نذرهای آیینی در آنجا انجام می شده است
گویی این کاخ ها آنقدر شکوهمند و شگفت انگیز بودند که انگاری به بهشت وارد می شدیم، برای همین این واژه را هم به آنجا وابسته می دانستند

که امروزه واژه ایرانی - یونانی: پردیس ( فردیس )
از آن درست شده و در زبان های لاتین به شکل واژه پارادایز یا پارادایس ( paradise ) درآمده است

این واژه با کمک از مقاله ( جُستار ) :
پرداخت های آیینی در گل نبشته ( نوشته ) های ایلامی باروی تخت جمشید که اثر ماندگار دکتر شاهرخ رزمجو و استاد عبدالمجید ارفعی برگرفته شده است!
بارو: دژ، قلعه، کوشک، کاخ و. . .


paradise :
دکتر کزازی در مورد واژه ی " پالیز" می نویسد : ( ( پالیز که در ریخت " پادریز " و" پاریز " نیز به کار رفته است ، به معنی بوستان و گلزار است . این واژه از پَئیری دَئِزه باز مانده است که نام باغ آرمانی و بهشت آریایی در اوستاست . ریخت های دیگر از آن " پردیس و " فردیس " و " پردیز " است و ریخت تازی شده ی آن " فردوس " . این واژه ی باستانی ایرانی در زبان های باخترینه نیز کاربرد یافته است : paradis است و در انگلیسی paradise و در آلمانی paradies و در اسپانیایی paraīso ؛ ) )
( ( به پالیز ، زیرِ گلْ افشان درخت ،
بخفت آن سه آزاده ی نیکبخت ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 336. )

Hassan and Husaisn are the chiefs of the youth of Paradise
امام حسن و امام حسین، سید جوانان اهل بهشت هستند

Paradise به معنای بهشت از کلمه فارسی باستان پرتتش گرفته شده و در انگلیسی بکار میبرند. . . خلاصه قابل توجه اونایی که فکر میکنن با گفتن اوکی و چند تا کلمه انگلیسی خیلی باکلاسن!اینکه زبان باستانی خودمون سالها قبل انگلیسی بوجود اومده و میبینید یکی از کلمات ما رو هم استفاده میکنند و چه بسا تعداد ازین قبیل کلمات بیشتر هم باشه. . . خلاصه که پارسی را پاس بداریم: )

another day in paradise یعنی همه چیز آن طور است که باید باشد یا همه چیز طبق انتظار پیش می رود.

به معنای بهشت
و از اونجا که زبان های انگلیسی و فارسی از ریشه زبان های هندو - اروپایی هستن شباهت بین "paradise" و "پردیس" مشهود هست.


کلمات دیگر: