1. The thumb is opposable to the forefinger.
[ترجمه ترگمان]انگشت اشاره به انگشت سبابه اش است
[ترجمه گوگل]انگشت شست به انگشت اشاره متضاد است
2. Since it requires the use of opposable thumbs, it is a gesture used by higher primates.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که نیاز به استفاده از شست قابل انعطاف دارد، این یک حرکت به کار رفته توسط primates بالاتر است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که لازم است از استفاده از انگشت های متضاد استفاده شود، این ژستی است که توسط اولاتات بالاتر استفاده می شود
3. But unlike man, the ape has opposable thumbs on its feet as well as on its hands.
[ترجمه ترگمان]اما بر خلاف این مرد، میمون مانند دست های خود انگشت شست را روی پاهایش نگه می دارد
[ترجمه گوگل]اما بر خلاف انسان، مکزیک شانه های متفاوتی را روی پای خود و همچنین دستانش دارد
4. Our opposable thumbs and big brains gave us the tools to dominate the planet, but wisdom comes more slowly than physical hardware.
[ترجمه ترگمان]شست پای ما و مغزهای بزرگ، ابزارهایی را برای تسلط بر این سیاره به ما داد، اما عقل بیشتر از سخت افزار فیزیکی به دست می آید
[ترجمه گوگل]شست های متضاد ما و مغزهای بزرگ ما ابزارهایی را برای غلبه بر سیاره به ما ارائه دادند، اما حکمت آهسته تر از سخت افزار فیزیکی می آید
5. In addition, the 2004 ASIMO had individually opposable thumbs allowing it to grasp objects and sense force when a human held its hand.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، the ۲۰۰۴ به تنهایی دو انگشت شست را داشت که به آن اجازه می داد اشیا را درک کند و زمانی که یک انسان دست خود را نگه داشته بود قدرت را درک کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ASIMO سال 2004 به طور جداگانه شگفت انگیز متضاد اجازه می دهد آن را به درک اشیاء و احساس قدرت زمانی که یک انسان دست خود را نگه داشته است
6. None of the new world monkeys has opposable thumbs.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این میمون ها در دنیای جدید شست پای خود را ندارند
[ترجمه گوگل]هیچ یک از میمون های جدید جهان شانه های متضادی ندارند
7. An important adaptation of humans is a strong opposable thumb, which allows us to grip and manipulate things with our hands.
[ترجمه ترگمان]یک سازگاری مهم از انسان ها یک شست قابل انعطاف قوی است، که به ما این امکان را می دهد که چیزها را با دست کنترل کنیم
[ترجمه گوگل]انطباق مهمی از انسان، یک انگشت قابل انفجار قوی است که به ما اجازه می دهد با دست هایمان دست هایمان را دستگیر و دستگیر کنیم
8. Without opposable thumbs, or even fingers.
[ترجمه ترگمان]بدون شست پا، یا حتی انگشت
[ترجمه گوگل]بدون شست های متضاد یا حتی انگشتان دست
9. Apes and monkeys also have opposable thumbs on their feet that help their dexterity.
[ترجمه ترگمان]بوزینه ها و میمون ها نیز شست پای خود را در پاهای خود دارند که به مهارت آن ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]جوجه ها و میمون ها نیز بر روی پای خود ایستاده اند که به مهارت های آنها کمک می کند
10. The opposable thumb allows them to pick up small items and grip objects from Both sides.
[ترجمه ترگمان]شست قابل انعطاف به آن ها اجازه می دهد تا اشیا کوچک را بردارند و اشیا را از هر دو طرف نگه دارند
[ترجمه گوگل]انگشت مخالف به آنها اجازه می دهد تا اقلام کوچک را جمع آوری کرده و اشیا را از دو طرف بردارند
11. The human thumb is opposable.
[ترجمه ترگمان]شست انسان مخالف است
[ترجمه گوگل]انگشت انسان برعکس است
12. Speaking by telephone from Norway, Dr. Hurum recalled: "I realized at first it's a primate. It just screams primate: opposable big toes and thumbs, no evidence of claws.
[ترجمه ترگمان]دکتر (هوروم)، در حالیکه تلفنی از نروژ تلفنی صحبت می کرد، به خاطر می آورد: \" من در ابتدا فهمیدم که این یک primate است فقط جیغ می کشد: شست پای بزرگ و شست دست، بدون هیچ نشانه ای از چنگال
[ترجمه گوگل]دکتر هوروم با تلفن از نروژ به یاد می آورد: 'در ابتدا متوجه شدم که این یک نمونه اولیه است این فقط انگشت شماری از انگشتان دست و پا را می کشد، هیچ شواهدی از پنجه
13. An hour or so later, a well-rested Shiva visits the family laptop to log on to Facebook and update her status. Only Shiva can't use the laptop alone -- she doesn't have opposable thumbs.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت یا بیشتر بعد، شیوا از لپ تاپ خانواده برای ورود به فیس بوک و به روز رسانی وضعیت او دیدن می کند فقط شیوا نمی تواند از لپ تاپ به تنهایی استفاده کند - - او شستش را شست
[ترجمه گوگل]یک ساعت یا بیشتر بعد، یک شبه خوب، از لپ تاپ خانواده بازدید می کند تا به فیس بوک وارد شود و وضعیت او را به روز کند فقط شوی نمیتواند از لپ تاپ استفاده کند - او شستهای متفاوتی ندارد
14. I know the mid-grade prosthetic foot that I use everyday will never make up for the fact that I do not have an opposable ankle.
[ترجمه ترگمان]من پای مصنوعی نیمه کلاس را می شناسم که هر روز از آن استفاده می کنم هرگز برای این واقعیت که من یک قوزک پای قابل انعطاف ندارم، استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]من می دانم که پا پروستگی نیمه درجه است که من از هر روز استفاده می کنم هرگز برای این واقعیت که من یک مچ پا متضاد را ندارد