معنی : مخلوط، شلوغ، درهم و برهم، چیز درهم ریخته
معانی دیگر : (خوراک پزی - تاس کباب پر ادویه) اولیو، شلوه
olio
معنی : مخلوط، شلوغ، درهم و برهم، چیز درهم ریخته
معانی دیگر : (خوراک پزی - تاس کباب پر ادویه) اولیو، شلوه
انگلیسی به فارسی
شلوغ، درهم و برهم، مخلوط، چیزدرهم ریخته
الیو، درهم و برهم، شلوغ، مخلوط، چیز درهم ریخته
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: olios
حالات: olios
• : تعریف: any miscellaneous collection of elements, esp. of music, stage entertainment, writing, or food; potpourri.
• مشابه: medley, miscellany, motley
• مشابه: medley, miscellany, motley
• mixture; dish of meat and vegetables; act performed downstage while the set is being changed (theatre); musical piece played between acts or scenes (theatre)
مترادف و متضاد
مخلوط (اسم)
mix, blend, admixture, mixture, hash, melange, composite, compost, hybrid, hodgepodge, mishmash, olio, macedoine
شلوغ (اسم)
tumult, noise, hullabaloo, pell-mell, hubble-bubble, olio
درهم و برهم (اسم)
olio, imbroglio
چیز درهم ریخته (اسم)
olio
کلمات دیگر: