1. the worker bee is neuter
زنبور کارگر (از نظر جنسی) خنثی است.
2. The German word for 'book', 'das Buch', is neuter.
[ترجمه ترگمان]کلمه آلمانی برای کتاب، das Buch، آخته کردن است
[ترجمه گوگل]واژه آلمانی برای 'کتاب'، 'das Buch'، بی عیب است
3. Plans to reform local government are designed to neuter local democracy.
[ترجمه ترگمان]طرح هایی برای اصلاح دولت محلی برای خنثی کردن دموکراسی محلی طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی برای اصلاح حکومت های محلی برای ایجاد دموکراسی محلی طراحی شده است
4. The Polish word for 'window' is neuter.
[ترجمه ترگمان]کلمه لهستان برای آخته کردن، آخته کردن است
[ترجمه گوگل]کلمه لهستانی برای 'پنجره' بی عیب است
5. Worker bees are neuter.
[ترجمه ترگمان]زنبوره ای کارگر آخته می شوند
[ترجمه گوگل]زنبور عسل کارگر است
6. Neither did I feel male, but rather neuter, as a child might feel itself to be neuter.
[ترجمه ترگمان]من نه احساس مرد را داشتم، بلکه خنثی کردن آن را هم به عنوان یک کودک ممکن بود که خود را آخته و آخته کند
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم مرد نیست، بلکه کمی بی عیب است، به عنوان یک کودک ممکن است احساس خود را به بی عیب و نقص باشد
7. Paramour comes to mind, but that is a neuter term.
[ترجمه ترگمان]ذهن فرا می رسد، اما این یک اصطلاح neuter است
[ترجمه گوگل]Paramour به ذهن می آید، اما این یک اصطلاح عجیب است
8. Masculine, feminine and neuter are labels for formal properties and have nothing to do with what a word actually means.
[ترجمه ترگمان]Masculine، مادینه و آخته کردن برچسب ها برای خواص رسمی هستند و هیچ ارتباطی با آنچه که یک کلمه واقعا معنی می دهد ندارند
[ترجمه گوگل]مردانه، زنانه و عجیب و غریب برچسب ها را برای خواص رسمی و هیچ ارتباطی با آنچه که یک کلمه در واقع به معنای آن نیست
9. Neuter nouns ending in o take a. He wrote the lyrics of a popular song.
[ترجمه ترگمان]اسم های neuter که به o ختم می شوند او اشعار یک آهنگ معروف را نوشت
[ترجمه گوگل]اسمهای بیرونی که به پایان میرسند او اشعار یک آهنگ محبوب را نوشت
10. My cat is a neuter.
[ترجمه ترگمان] گربه من is
[ترجمه گوگل]گربه من کمی عجیب است
11. Itself of science and technology is neuter, the key depends on human itself.
[ترجمه ترگمان]علم و فن آوری، آخته کردن است، کلید به خود انسان بستگی دارد
[ترجمه گوگل]خود علم و فناوری بی عیب است، کلید به انسان وابسته است
12. The friend with neuter skin to make the skin of the basic law, the daily maintenance routine life, maintain the best victory.
[ترجمه ترگمان]دوست با پوست neuter برای ساختن پوست قانون اساسی، زندگی روزمره و نگهداری روزانه، بهترین پیروزی را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]دوست با پوست خالص برای ایجاد پوست قانون اساسی، زندگی روزمره زندگی معمول، حفظ بهترین پیروزی
13. Cream-colored, amaranthine wait for neuter to slant warm color is the good choice that decorates sitting room and dining room.
[ترجمه ترگمان]به رنگ کرم، amaranthine منتظر برای آخته کردن رنگ گرم، انتخاب خوبی است که اتاق نشستن و اتاق غذا خوری را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی کرم رنگارنگ، رنگ آمیزی صاف برای رنگ آمیزی خنثی به نظر می رسد انتخاب خوبی است که اتاق نشیمن و اتاق ناهار خوری را تزئین می کند
14. The image of neuter female has become more and more accepted in nowadays, and they also become more and more self-assurance.
[ترجمه ترگمان]در این زمان تصویر of زن بیشتر و بیشتر پذیرفته شده است، و آن ها هم بیشتر و هم بااعتماد به نفس بیشتر می شوند
[ترجمه گوگل]تصویر زن بی عاطفه امروزه بیشتر و بیشتر پذیرفته شده است و آنها نیز بیشتر و بیشتر خود را تضمین می کنند
15. Lymphocyte is much, monocyte is much, neuter cell rate is low, what problem be?
[ترجمه ترگمان]lymphocyte بسیار است، نرخ سلول neuter بسیار کم است، مشکل چه خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]لنفوسیت بسیار زیاد است، تک سلولی بسیار زیاد است، میزان سلول های عصبی کم است، مشکل چیست؟