کلمه جو
صفحه اصلی

opine


معنی : عقیده داشتن، نظریه دادن، اظهار نظر کردن
معانی دیگر : (معمولا مزاح آمیز) اظهارنظر کردن، اندیشیدن، پیشنهاد کردن، نظر یا عقیده خود را اظهار داشتن

انگلیسی به فارسی

نظر یا عقیده خود را اظهار داشتن، اظهار نظر کردن،نظریه دادن


اظهار نظر، اظهار نظر کردن، نظریه دادن، عقیده داشتن


انگلیسی به انگلیسی

• express a view; hold a position; think that; assume that

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: opines, opining, opined
• : تعریف: to present or believe as one's own opinion.
مشابه: aver

- I have often opined that the current system needs to be changed.
[ترجمه ترگمان] من اغلب معتقد بوده ام که سیستم فعلی باید تغییر کند
[ترجمه گوگل] من اغلب اظهار داشتم که سیستم فعلی باید تغییر کند
- That is her stance on the matter, and he opines that as well.
[ترجمه ترگمان] این موضع او در مورد این موضوع است و او نظر خود را نیز اعلام کرد
[ترجمه گوگل] این موضع او در مورد آن است، و او این را نیز بیان می کند
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to state one's opinion.
مشابه: comment

- I'm surprised that you, of all people, haven't opined on the subject!
[ترجمه وحید] من از شما متعجبم، از همه ( شما ) مردم، که نظری درباره این موضوع ندارید !
[ترجمه ترگمان] من از شما تعجب می کنم که شما هم درباره همه مردم این طور فکر می کنید
[ترجمه گوگل] من شگفت زده شده ام که شما، از همه مردم، در مورد موضوع ندیده اید!

مترادف و متضاد

think


عقیده داشتن (فعل)
reckon, presume, deem, believe, opine, have an opinion, think

نظریه دادن (فعل)
counsel, opine

اظهار نظر کردن (فعل)
opine

Synonyms: believe, conceive, conclude, declare, express an opinion, feel, guess, imagine, judge, presume, say, suggest, suppose, surmise, venture


جملات نمونه

1. He opined that the navy would have to start again from the beginning.
[ترجمه ترگمان]او اظهار عقیده کرد که نیروی دریایی باید دوباره از ابتدا شروع کند
[ترجمه گوگل]او اظهار داشت که نیروی دریایی باید از ابتدا شروع به کار کند

2. The headmistress opined that the trip would make a nice change.
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه معتقد بود که این سفر تغییر خوبی خواهد داد
[ترجمه گوگل]سرپرست گفت که سفر تغییر خوبی خواهد داشت

3. Some fields get disproportionate funds, he opined, while others go hungry.
[ترجمه ترگمان]او اظهار داشت که برخی از زمینه ها وجوه نامتناسب دارند، در حالی که برخی دیگر گرسنه می شوند
[ترجمه گوگل]او گفت که برخی از مؤسسات مالیات غیرمستقیم دریافت می کنند، در حالی که دیگران گرسنه می شوند

4. I opined that it would certainly be dramatic, if un-presidential.
[ترجمه ترگمان]من اظهار نظر کردم که اگر سازمان ملل متحد شود، قطعا چشمگیر خواهد بود
[ترجمه گوگل]من اذعان داشتم که قطعا در صورت عدم رعب و وحشتی، چشمگیر خواهد بود

5. He opined that B's confession was unreliable; no rebuttal medical evidence was called by the Crown.
[ترجمه ترگمان]وی اظهار داشت که اعتراف ب غیرقابل اطمینان است؛ هیچ مدرکی مبنی بر تکذیب مدرک پزشکی کراون وجود ندارد
[ترجمه گوگل]او اظهار داشت که اعترافات B غیر قابل اعتماد بود؛ هیچ شواهد پزشکی متضاد توسط تاج و تخت نامگذاری نشد

6. "This project is great news for Tucson," opined the Mayor.
[ترجمه ترگمان]شهردار اظهار داشت: \" این پروژه خبره ای خوبی برای توسکان است \"
[ترجمه گوگل]شهردار اظهار داشت: 'این پروژه خبر خوبی برای توسان است '

7. Wrangham opines that while attacks on a possessor are rarely successful, such harassment often prevents eating.
[ترجمه ترگمان]Wrangham خاطر نشان کرد که در حالی که حملات به یک مالک به ندرت موفق می شوند، چنین آزار و اذیت اغلب مانع خوردن می شود
[ترجمه گوگل]Wrangham اظهار می دارد که در حالی که حملات به صاحبخانه به ندرت موفق است، چنین آزار و اذیت اغلب مانع از خوردن غذا می شود

8. The headmistress opined that the outing would make a nice change for Flora.
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه اظهار عقیده کرد که این گردش یک تغییر خوب برای فلورا است
[ترجمه گوگل]مدیر عامل اظهار داشت که خروج می تواند تغییر خوبی برای فلور

9. Alf opined that it would probably be a choice between fish cakes and cheese pie.
[ترجمه ترگمان]الف اظهار داشت که این احتمالا گزینه ای است بین کیک ماهی و کیک پنیر
[ترجمه گوگل]Alf معتقد است که این احتمالا می تواند انتخاب بین کیک های ماهی و پای پنیر باشد

10. More likely, Hecataeus opined, he drove them from Epirus, a few hundred miles north.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، او آن ها را از Epirus Epirus و چند صد مایل به شمال برده بود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد، Hecataeus اظهار داشت، او آنها را از Epirus، چند صد مایل شمال، رانده است

11. I opine that it will rain before night.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من که قبل از شب باران می بارد
[ترجمه گوگل]من معتقدم که قبل از شب باران خواهد بارید

12. I don't like to opine on the stock market, and again I emphasize that I have no idea what the market will do in the short term.
[ترجمه ترگمان]من دوست ندارم در بازار سهام اعتراف کنم، و دوباره تاکید کردم که هیچ ایده ای ندارم که بازار در کوتاه مدت چه کار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم در بازار سهام صحبت کنم، و دوباره تاکید می کنم که من هیچ نظری ندارم که بازار در کوتاه مدت چه خواهد کرد

13. I don't like to opine on the stock market, and again i emphasize that i have no idea what.
[ترجمه ترگمان]من دوست ندارم در بازار سهام opine کنم، و باز هم تاکید می کنم که هیچ ایده ای ندارم
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم در بازار سهام صحبت کنم و دوباره تأکید کنم که من هیچ نظری ندارم

14. Few players opine that sustaining the uptrend may be difficult as judging from the build up of inventories this week, SM consumption from downstream styrenic resins sector has remained weak.
[ترجمه ترگمان]برخی از بازیگران عقیده دارند که حفظ the ممکن است دشوار باشد زیرا با قضاوت از ایجاد موجودی در این هفته، مصرف SM از بخش resins styrenic پایین دست نیز ضعیف مانده است
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از بازیکنان معتقدند که حفظ روند صعودی ممکن است دشوار باشد، زیرا قضاوت در مورد ساخت این موجودات در هفته جاری، مصرف SM از قسمت پایین رزین های استایرن مقاوم است

15. I opine the US would not come to Taiwan's aid.
[ترجمه ترگمان]من عقیده دارم که آمریکا به کمک تایوان نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]من معتقدم ایالات متحده به کمک تایوان نمی آید


کلمات دیگر: