کلمه جو
صفحه اصلی

pandemic


معنی : ناخوشی همهگیر، همه جا گیر، جانگیر
معانی دیگر : جهانگیر، فراگیر، (بیماری که در ناحیه ی بزرگی پراکنده است) بیماری جهانگیر، بیماری فراگیر

انگلیسی به فارسی

(بیماری که در ناحیه‌ی بزرگی پراکنده است) بیماری جهانگیر، بیماری فراگیر، جهانگیر، فراگیر، همه جا گیر


پاندمی، ناخوشی همهگیر، همه جا گیر، جانگیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of a disease, afflicting many individuals over a vast area, as a country or the world.

(2) تعریف: widespread or universal.
متضاد: endemic

- There was pandemic alarm at the prospect of war.
[ترجمه ترگمان] در انتظار جنگ، ترس از ناخوشی همه گیر شده بود
[ترجمه گوگل] زنگ خطر پدیده در جهت جنگ بود
اسم ( noun )
• : تعریف: a disease that afflicts many people over a vast area.

- The disease spread rapidly and there were fears of a pandemic.
[ترجمه ترگمان] این بیماری به سرعت شیوع پیدا کرد و ترس از یک بیماری همه گیر وجود داشت
[ترجمه گوگل] این بیماری به سرعت گسترش یافت و ترس از یک بیماری همه گیر وجود داشت

• plague, epidemic disease that spreads throughout a large area
extensive, comprehensive, sweeping; widespread, universal, general; widely epidemic
a pandemic is a disease or problem that affects everybody over a very wide area; a formal word. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. racial prejudice was discovered to be pandemic.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] عالمگیر،جهانگیر شرایط حاکم بر یک ناحیه جغرافیایی وسیع که بر جمعیتهای گیاهی یا حیوانی ساکن در منطقه مورد نظر تاثیر به سزایی دارند، همچنین جمعیتی با گستردگی و پراکندگی قابل ملاحظه.

مترادف و متضاد

ناخوشی همه گیر (اسم)
pandemic

همه جا گیر (صفت)
pandemic

جانگیر (صفت)
pandemic

جملات نمونه

1. pandemic fear
ترس فراگیر

2. a pandemic outbreak of malaria
شیوع فراگیر مالاریا

3. They feared a new cholera pandemic.
[ترجمه ترگمان]از یک بیماری وبا جدید می ترسیدند
[ترجمه گوگل]آنها از یک بیماری همه گیر بیماری جدید هراس داشتند

4. The intelligence estimate portrays the pandemic as the bad side of globalisation.
[ترجمه ترگمان]برآورد اطلاعاتی این بیماری همه گیر را به عنوان جنبه بد جهانی شدن توصیف می کند
[ترجمه گوگل]برآورد اطلاعات، پاندمیک را به عنوان بدی از جهانی شدن نشان می دهد

5. What action can a country take against a pandemic?
[ترجمه ترگمان]چه اقدامی می تواند علیه یک بیماری همه گیر در کشور رخ دهد؟
[ترجمه گوگل]چه اقداماتی می تواند یک کشور در مقابل یک بیماری همه گیر داشته باشد؟

6. After the balky start, however, the WHO's pandemic response system is running well.
[ترجمه ترگمان]با این حال پس از آغاز balky، سیستم واکنش همه گیر جهانی بهداشت جهانی به خوبی اداره می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، پس از شروع پر از شکاف، سیستم واکنش پاندمی WHO به خوبی عمل می کند

7. But a flu pandemic, in the words of one financial regulator, would be more like a neutron bomb: "The buildings would be left standing with no one left in them. "
[ترجمه ترگمان]اما یک بیماری همه گیر آنفلوآنزا، به گفته یک ناظر مالی، بیشتر شبیه یک بمب نوترونی خواهد بود: \" ساختمان های کنار گذاشته خواهند شد و هیچ کس در آن ها باقی نمانده است \"
[ترجمه گوگل]اما یک پاندمی آنفلوآنزا، به گفته یکی از تنظیم کننده های مالی، بیشتر شبیه یک بمب نوترونی خواهد بود 'ساختمان ها ایستاده خواهند شد و هیچ کس در آنها نخواهد گذاشت '

8. That's how many past pandemic viruses, including 200H1N were created, leading to new strains to which humans have no natural immunity.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که بسیاری از ویروس های مسری قبلی از جمله ۲۰۰ H۱N ایجاد شدند که منجر به strains جدیدی شد که انسان ها نسبت به آن مصونیت طبیعی نداشتند
[ترجمه گوگل]این که چندین ویروس پاندمی گذشته، از جمله 200H1N ایجاد شده است، منجر به کشیدگی های جدیدی می شود که انسان ها هیچ ایمنی طبیعی ندارند

9. Close to 1000 pandemic H1N1 viruses have been evaluated by the laboratories in the Global Influenza Surveillance Network for antiviral drug resistance.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۰۰۰ ویروس همه گیر آنفلوآنزای خوکی، توسط آزمایشگاه ها در شبکه نظارت Influenza جهانی برای مقاومت ضد ویروس مورد ارزیابی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]نزدیک به 1000 ویروس پاندمی H1N1 توسط آزمایشگاه های شبکه نظارت جهانی آنفلوانزا برای مقاومت دارویی ضد ویروسی ارزیابی شده است

10. In some parts of the world malaria is still pandemic.
[ترجمه ترگمان]در برخی مناطق دنیا، مالاریا هنوز همه گیر است
[ترجمه گوگل]در برخی از نقاط جهان مالاریا هنوز همه گیر است

11. Nobody guessed that such a rare disease would become a pandemic.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس حدس نمی زد که این بیماری نادر به یک بیماری همه گیر تبدیل شود
[ترجمه گوگل]هیچ کس حدس زد که چنین بیماری نادر به یک بیماری همه گیر تبدیل می شود

12. The greying of nations is presented as an inescapable world wide pandemic from which there is no escape.
[ترجمه ترگمان]خاکستری شدن ملل به عنوان یک بیماری همه گیر جهانی غیرقابل اجتناب است که هیچ راه فراری در آن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]زوال ملتها به عنوان یک پاندمی غیر قابل اجتناب در جهان ارائه شده است که از آن فرار نمی کند

13. And history teachers could set their pupils researching the influenza pandemic of 191 a grim but fascinating topic.
[ترجمه ترگمان]و معلمان تاریخ می توانند دانش آموزان خود را در حال تحقیق درباره شیوع بیماری همه گیر ۱۹۱ یک موضوع ناخوشایند اما جذاب قرار دهند
[ترجمه گوگل]معلمان تاریخی می توانند دانش آموزان خود را برای بررسی بیماری همه گیر آنفولانزا در سال 191، موضوع جنجالی، اما جالب توجه قرار دهند

14. Jasper and I stopped playing in 198 before the pandemic was well along, before the virus had been isolated.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بیماری از بین برود، من و جاسپر توقف کردیم، قبل از اینکه ویروس از هم جدا شود
[ترجمه گوگل]جاسپر و من در سال 1982 قبل از اینکه این بیماری همه گیر شد، قبل از اینکه ویروس جدا شود، بازی کرد

a pandemic outbreak of malaria

شیوع فراگیر مالاریا


pandemic fear

ترس فراگیر


پیشنهاد کاربران

بیماری واگیر دار

[پزشکی] :همه گیر

جهان شمول

همه گیری

جهاناک = جهان آک؛ آک در فارسی به معنی آسیب وگزند و بلا وهلاکت است. همه گیری معادل اپیدمی است وکاملا مناسب. ولی پاندمی ویژگی جهانی و جهان گیری دارد. روی این معادل مانوور بهتری می شود داد. درهرصورت پاندمی معادل جدیدی لازم دارد.
پارسی گرایانی مثل ذبیح بهروز از این شعار در پایان نوشته های خود استفاده می کردند: پاک وبی آک زی!

بیماری همه گیر

شیوع جهانی

همه گیر، و بعضی اوقات همه پسند یا عرف هم معنی میده مثلا سوپر بول در آمریکا ورزش پاندمیک هست . یعنی همه پسنده . . . .

[فرهنگستان زبان و ادب فارسی - پزشکی] دنیاگیر

جهان گیر، دنیا گیر، عالم گیر

گیتی اک
گیتاک

همه گیریِ جهانی ، فراگیری جهانی ، فراگیرشدگی جهانی

جهانگیری بیماری ، جهانگیرشدگی بیماری ، بیماری جهانی

پاندمیک

همه گیر adj
بیماری همه گیر n

pandemic ( پزشکی )
واژه مصوب: دنیاگیر
تعریف: ویژگی بیماری ای که در چند کشور همه گیر شده است و احتمال می رود تمام دنیا را آلوده کند


کلمات دیگر: