کلمه جو
صفحه اصلی

optometrist


معنی : عینک ساز
معانی دیگر : ویژه گر بینایی و عینک سازی، بینایی شناس

انگلیسی به فارسی

عینک ساز


اپتومتریست، عینک ساز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who practices optometry.

• one who practices optometry, one who is licensed to examine the eyes to diagnose visual defects and prescribe corrective lenses or other forms of treatment

مترادف و متضاد

عینک ساز (اسم)
oculist, optometrist, optician, spectacle maker

جملات نمونه

1. A swollen optic nerve found by her optometrist led to the discovery of the tumor.
[ترجمه ترگمان]یک عصب آنی بینایی که توسط optometrist پیدا شد، منجر به کشف تومور شد
[ترجمه گوگل]یک عصب بینایی متورم یافت شده توسط اوتومتریست منجر به کشف تومور شد

2. Eleven optometrists working in 15 different locations were visited and interviewed with a structured questionnaire.
[ترجمه ترگمان]یازده optometrists که در ۱۵ محل مختلف کار می کنند، با یک پرسشنامه ساختاری مورد بازدید و مصاحبه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]یازده نفر از متخصصان اپتومتری که در 15 مکان مختلف کار می کردند، با یک پرسشنامه ساختار یافته بازدید و مصاحبه کردند

3. He had five other optometrists working for hi in the shopping plaza location, and netted over sixty thousand dollars a year.
[ترجمه ترگمان]او پنج optometrists دیگر داشت که برای سلام در مرکز خرید کار می کردند و یک سال بیش از شصت هزار دلار درآمد داشت
[ترجمه گوگل]او پنج تن دیگر از متخصصان اپتومتری برای سلام در محل خرید خرید داشتند و بیش از شصت هزار دلار در سال پرداخت کردند

4. He was hacking with three other optometrists.
[ترجمه ترگمان]او با سه optometrists دیگر هم هک شده بود
[ترجمه گوگل]او با سه متخصص اپتومتری دیگر آشنا بود

5. The views of participating optometrists were also sought.
[ترجمه ترگمان]نظرات of شرکت کننده نیز مورد جستجو قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دیدگاه های متخصصان اپتومتری نیز مورد بررسی قرار گرفت

6. An optometrist can calculate the strength of glasses a person needs by judging the light reflected back from the retina.
[ترجمه ترگمان]یک optometrist می تواند اندازه عینک یک فرد را با قضاوت نور بازتاب شده از شبکیه، محاسبه کند
[ترجمه گوگل]یک متخصص optometrist می تواند قدرت عینک های مورد نیاز فرد را با قضاوت در مورد نور منعکس شده از شبکیه را محاسبه کند

7. Many optometrists are worried by this and feel there should be a routine in-depth eye test much earlier.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از optometrists از این مساله نگران هستند و احساس می کنند که باید یک آزمایش چشمی معمولی انجام شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از متخصصین اپتومتریست ها از این نگران هستند و احساس می کنند که پیش از این باید یک آزمایش دقیق چشم عمقی انجام شود

8. Ilium is a particularly good city for optometrists because the General Forge and Foundry Company is there.
[ترجمه ترگمان]Ilium یک شهر ویژه برای optometrists است، زیرا کل شرکت Forge و Foundry در آنجا حضور دارند
[ترجمه گوگل]ایلیوم یک شهر بسیار خوب برای متخصصین optometrists است، زیرا شرکت فرعی و ریخته گری وجود دارد

9. High street optometrists perform the necessary eye examinations for these patients.
[ترجمه ترگمان]optometrists های خیابان بالا معاینه چشم ضروری برای این بیماران را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]اپتومتری های خیابان های خیابانی برای این بیماران انجام آزمایش های ضروری چشم است

10. An ophthalmic optician or optometrist tests for and prescribes glasses and can diagnose eye conditions, but doesn't treat eye diseases.
[ترجمه ترگمان]یک تست ophthalmic optician یا optometrist برای تجویز و تعریف کردن گیلاس ها و تشخیص شرایط چشم، اما درمان بیماری های چشمی را درمان نمی کند
[ترجمه گوگل]اپتیمتر چشم و چشم پزشک برای عینک و عینک تجویز می کند و می تواند شرایط چشم را تشخیص دهد، اما بیماری های چشم را درمان نمی کند

11. Leif Johnson was an optometrist when he began his own distribution business.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Leif جانسون کار توزیع خود را آغاز کرد، Leif جانسون یک optometrist بود
[ترجمه گوگل]لیف جانسون هنگامی که او کسب و کار خود را در زمینه توزیع شروع کرد، یک متخصص اپتومتری بود

12. If your need glasses, you should see an optometrist.
[ترجمه ترگمان]، اگه عینک نیاز داری باید یه عینک آفتابی ببینی
[ترجمه گوگل]اگر عینک مورد نیاز خود را داشته باشید، باید یک اپتومتری را ببینید

13. A trip to the optometrist can literally change your child's outlook and future adds Dr. Steele.
[ترجمه ترگمان]سفر به the می تواند به معنای واقعی زندگی و آینده کودک شما را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]سفر به متخصص اپتومیست به معنای واقعی کلمه می تواند چشم انداز کودک شما را تغییر دهد و آینده دکتر استیل را تغییر دهد

14. If you need glasses, you should see an optometrist.
[ترجمه ترگمان]، اگه به عینک احتیاج داری باید یه عینک آفتابی ببینی
[ترجمه گوگل]اگر شما به عینک نیاز دارید، باید یک متخصص اپتومتری را ببینید

پیشنهاد کاربران

بینایی سنجی

لطفا معنی عینک سازی رو پاک کنید چون کاملااااا غلطه
حتی خود بینایی سنجی هم چیزیه که در ایران جا افتاده والا کاملا ناکافی برای توصیف واژه اپتومتریست هست .
با تشکر

معنی این کلمه میشه "چشم پزشک" _ اون Optician هست که معنیش میشه "عینک ساز"

optometrist ( پزشکی )
واژه مصوب: دیدآزما
تعریف: کسی که چشم و ساختارهای مربوط به آن را برای کشف اختلالات بینایی معاینه کند و با تجویز عدسی های مناسب و دیگر اقدام ها به رفع آنها بپردازد


کلمات دیگر: