1. palpable absurdity
پوچی مشهود
2. a palpable lie
دروغ آشکار
3. a barely palpable dust
گرد و خاکی که به دشواری قابل لمس بود
4. an enlarged palpable spleen
طحال بزرگ شده و ملموس
5. The tension between Amy and Jim is palpable.
[ترجمه ترگمان]تنش بین امی و جیم قابل لمس است
[ترجمه گوگل]تنش بین امی و جیم قابل لمس است
6. There was a palpable sense of relief among the crowd.
[ترجمه ترگمان]در میان جمعیت احساس آرامش و آسودگی وجود داشت
[ترجمه گوگل]در میان جمعیت احساس تمایلی وجود داشت
7. What he said is palpable nonsense.
[ترجمه ترگمان] چیزی که اون گفت، چرنده
[ترجمه گوگل]آنچه او گفت، بی معنی است
8. The tension among the audience was palpable.
[ترجمه ترگمان]تنش بین حضار ملموس بود
[ترجمه گوگل]تنش در میان مخاطبان قابل ملاحظه بود
9. The relief among the crowd was almost palpable.
[ترجمه ترگمان]احساس آسودگی در میان جمعیت تقریبا محسوس بود
[ترجمه گوگل]امداد در میان جمعیت تقریبا قابل تشخیص بود
10. It also makes palpable the fear that can consume people in regard to those different from themselves.
[ترجمه ترگمان]هم چنین ترس آشکاری را ایجاد می کند که می تواند مردم را در رابطه با افراد مختلف از خود مصرف کند
[ترجمه گوگل]همچنین ترس را که می تواند مردم را نسبت به کسانی که از خودشان متفاوت است، ترسیم کند
11. Their happiness was palpable; like the pulsing shimmer of a hummingbird, it seemed to radiate the very air.
[ترجمه ترگمان]خوشبختی آن ها محسوس بود، همچون موج تپنده مرغان مگس خوار به نظر می رسید که هوا را در فضا می پراکند
[ترجمه گوگل]خوشبختی آنها قابل لمس بود؛ به نظر می رسد پرتوهای پرتعداد یک پرتقال، به نظر می رسد هوا را تابش می کند
12. Alan Keyes, an opponent of abortion, shows more palpable signs of support in Iowa than in New Hampshire.
[ترجمه ترگمان]آلن کیز، یکی از مخالفان سقط جنین، نشانه های آشکاری از حمایت در آیووا را نسبت به نیوهمپشایر نشان می دهد
[ترجمه گوگل]آلن کیئس، مخالف سقط جنین، علائم قابل ملاحظه ای از حمایت در آیوا را نشان می دهد تا در نیوهمپشایر
13. Such palpable absurdities have continued for some 20 years, despite the partial and cautious liberalisation of the past three or four.
[ترجمه ترگمان]این مهملات ملموس، علی رغم آزادسازی جزئی و محتاطانه سه یا چهار سال گذشته، به مدت ۲۰ سال ادامه دارند
[ترجمه گوگل]به رغم آزادسازی جزئی و محتاطانه سه یا چهار سال گذشته، چنین نامعملی قابل ملاحظه ای به مدت 20 سال ادامه داشته است
14. The adrenalin was amazing, the buzz palpable, the girls so close I could see every pore.
[ترجمه ترگمان]The شگفت انگیز بود، همهمه ملموس بود، دخترها چنان نزدیک بودند که می توانستم همه pore را ببینم
[ترجمه گوگل]آدرنالین شگفت انگیز بود، ظاهر قابل توجه، دختران خیلی نزدیک من می توانم هر منافذ را ببینید