کلمه جو
صفحه اصلی

nervure


معنی : شاهرگ، رگه، رگبرگ، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، رگه بندی جانور
معانی دیگر : (زیست شناسی) رگبرگ

انگلیسی به فارسی

رگبرگ، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور


عصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a vein, as in a leaf or insect wing, that forms a support for the structure in which it lies.

مترادف و متضاد

شاهرگ (اسم)
aorta, artery, nervure

رگه (اسم)
grain, nervure, costa, streak, thread, vein, midrib, fibril

رگبرگ (اسم)
nervure

دارای رگه ها (اسم)
nervure

رگبال (اسم)
nervure

رگه اصلی (اسم)
nervure

رگه بندی جانور (اسم)
nervure


کلمات دیگر: