کلمه جو
صفحه اصلی

patella


معنی : سر خر، کاسه زانو، استخوان کشکک، طشت کوچک
معانی دیگر : (کالبد شناسی) کاسه ی زانو، کشکک (kneecap هم می گویند)، (روم باستان) پیاله

انگلیسی به فارسی

پاتلا، استخوان کشکک، کاسه زانو، طشت کوچک، سر خر


(کالبدشناسی) استخوان کشکک، کاسه زانو، طشت کوچک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: patellae
مشتقات: patellar (adj.)
• : تعریف: the flat roundish bone at the front of the knee joint; kneecap.

• small round bone of the kneecap
your patella is your kneecap; a medical term.

مترادف و متضاد

سر خر (اسم)
nuisance, bore, spoiler, kneecap, odd man out, patella

کاسه زانو (اسم)
kneecap, patella, kneepan, scutum

استخوان کشکک (اسم)
patella

طشت کوچک (اسم)
patella

جملات نمونه

1. For a congruent patellofemoral articulation, the patella must track centrally in the trochlear groove.
[ترجمه ترگمان]برای مفصل بندی patellofemoral congruent، the باید به صورت متمرکز در شیار trochlear قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای یک پاتلوفومورال هماهنگ، پاتلا باید به صورت مرکزی در شیار ترهلر ردیابی شود

2. Results:Patella medial synovial plica shows variety in position, form and texture, so its pathogenetic characteristic is different too.
[ترجمه ترگمان]نتایج: Patella میانی synovial plica مختلفی را در موقعیت، شکل و بافت نشان می دهد، بنابراین مشخصه pathogenetic آن نیز متفاوت است
[ترجمه گوگل]نتایج Patella medial synovial plica نشان می دهد تنوع در موقعیت، شکل و بافت، بنابراین ویژگی های پاتوژنیک آن متفاوت است

3. This paper presents the preliminary investigation on chondromalacia patella at our department in recent years.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله بررسی اولیه on patella در بخش ما در سال های اخیر ارائه شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله در سال های اخیر مطالعات مقدماتی در مورد پاتوژن کاندرومالیا در بخش ما را ارائه می دهد

4. Fractured tibia about five inches below the patella.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۵ اینچ پایین تر از patella قرار دارد
[ترجمه گوگل]شکم تیزی در حدود پنج اینچ زیر پاتلاغی شکسته است

5. By way of example, patella drill guide instruments are regularly used in orthopaedic procedures.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ابزارهای راهنمای مته دریل به طور مرتب در روش های ارتوپدی به کار می روند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ابزار راهنمای مته پاتلا به طور منظم در روش های ارتوپدی استفاده می شود

6. At 12-15 months after surgery, patella holder was taken out and no lost of reduction or refracture occurred.
[ترجمه ترگمان]در مدت ۱۲ تا ۱۵ ماه پس از جراحی، گیره patella از بین رفت و هیچ کاهش یا کاهشی حاصل نشد
[ترجمه گوگل]در 12-15 ماه پس از جراحی، نگهدارنده پاتلا خارج شد و از کاهش یا شکستگی شکست خورد

7. Trabecular metal patella in total knee arthroplasty with patella bone deficiency.
[ترجمه ترگمان]patella فلزی به طور کلی با نقص استخوان patella در زانو قرار دارند
[ترجمه گوگل]پاتلاغی فلزی Trabecular در مجموع آرتروپلاستی زانو با کمبود استخوان پاتلا

8. Common injuries in basketball include patella chondropathy, "basketball knee", ankle joint injury, waist muscle injury, lower waist pain, heel tendon peripheral inflammation and fatigue fracture etc.
[ترجمه ترگمان]آسیب های رایج در بسکتبال شامل patella chondropathy، \"زانو بسکتبال\"، جراحت مفصل مچ پا، آسیب کمر و کمر، درد کمر، التهاب مفاصل و شکستگی خستگی هستند
[ترجمه گوگل]آسیب های رایج در بسکتبال شامل کندروپاتی پاتلا، زانوی بسکتبال، آسیب جراحی مچ پا، آسیب عضلات کمر، درد کمر درد، التهاب محیطی تاندون پاشنه و شکستگی خستگی و غیره است

9. Methods 12 cases of traumatic patella metachoresis were analyzed in clinical symptom and soft tissue operation and its curative results.
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۲ مورد of traumatic metachoresis در علایم بالینی و عملکرد بافت نرم و نتایج درمانی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 12 مورد از بیماری های متاستروئیدی پاتلا در معرض آسیب با علایم بالینی و عملکرد بافت نرم و نتایج درمانی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

10. Suprapatellar bursa reconstruction and patella retinacula plastic operation is a good method to treat the post-traumatic knee ankylosis.
[ترجمه ترگمان]بازسازی bursa bursa و operation plastic یک روش خوب برای درمان آسیب های زانوی پس از ضربه است
[ترجمه گوگل]عملیات پلاستیکی Suprapatellar بورسا و پاتلا رتیناکولا یک روش خوب برای درمان آنکیلوز زانوی پس از ضربه است

11. She broke her patella in an accident.
[ترجمه ترگمان] اون توی یه حادثه، استخوان لگن ش رو شکسته
[ترجمه گوگل]او در یک حادثه پاتلا او را شکست

12. To explore the therapy to old patella fracture.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی درمان شکستگی patella پیر
[ترجمه گوگل]برای کشف درمان به شکستگی قدامی پاتلاغی

13. Patella tracking and the Q angle are assessed first because these immediately affect both the decision to proceed with patellofemoral arthroplasty and the ultimate outcome.
[ترجمه ترگمان]ردیابی Patella و زاویه Q ابتدا مورد ارزیابی قرار می گیرند، زیرا این مساله بلافاصله بر تصمیم تصمیم می گیرد تا با patellofemoral arthroplasty و نتیجه نهایی ادامه یابد
[ترجمه گوگل]ردیابی Patella و زاویه Q اولا مورد سنجش قرار می گیرند زیرا این بلافاصله بر تصمیم گیری در مورد آرتروپلاستی پاتلوفمورال و نتیجه نهایی تاثیر می گذارد

14. Which kinds does cancer have? Do have patella cancer?
[ترجمه ترگمان]سرطان کدام نوع است؟ آیا سرطان patella دارید؟
[ترجمه گوگل]کدام نوع سرطان دارد؟ آیا سرطان پاتلا وجود دارد؟


کلمات دیگر: