کلمه جو
صفحه اصلی

odoriferous


معنی : زننده، بودار، بد بو، دارای بو
معانی دیگر : پر بوی (معمولا بوی بد)، تند بوی، شماگند

انگلیسی به فارسی

بدبو، زننده، بودار، دارای بو


خوشبو کننده، بودار، بد بو، زننده، دارای بو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: odoriferously (adv.), odoriferousness (n.)
• : تعریف: having or spreading an odor, esp. a pleasant or fragrant one.
متضاد: odorless, scentless
مشابه: aromatic, fragrant

- She delights in using odoriferous herbs such as fresh rosemary and sage.
[ترجمه ترگمان] او از استفاده از گیاهان بو به مانند رزماری تازه و sage لذت می برد
[ترجمه گوگل] او لذت بردن از استفاده از گیاهان odoriferous مانند رزماری تازه و مریم گلی است

• pleasant smelling, aromatic

مترادف و متضاد

زننده (صفت)
hideous, vile, gaunt, spicy, sharp, harsh, tart, acrid, nasty, repulsive, repellent, acrimonious, striking, garish, striker, mordant, nippy, odoriferous, poignant, forbidding, squalid, biting, loathsome, lurid, repugnant, fulsome, disgusting, pungent, stinking, scabrous, glassy, indign, loathly, pit-a-pat

بودار (صفت)
aromatic, redolent, odorous, smelly, odoriferous

بد بو (صفت)
fetid, sticky, unsavory, smelly, odoriferous, gamy, frowsy, reeky, noisome, stinking, funky, stinky, malodorous, frowzy, fuggy, gamey, mephitic

دارای بو (صفت)
odoriferous

جملات نمونه

1. An odoriferous yellow oil found in orange flowers and used in perfumery and as a flavoring .
[ترجمه ترگمان]روغن زرد odoriferous در گله ای نارنجی یافت می شود و در عطرسازی و به عنوان طعم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یک روغن زرد رنگ طعم دهنده ای که در گل های نارنجی یافت می شود و در عطر و طعم مورد استفاده قرار می گیرد

2. These odoriferous organic compounds contain numerous ingredients generally classified into four main groups which are characteristic of the majority of essential oils.
[ترجمه ترگمان]این ترکیبات آلی odoriferous شامل مواد مختلفی هستند که به طور کلی به چهار گروه اصلی تقسیم می شوند که مشخصه عمده روغن های اسانس هستند
[ترجمه گوگل]این ترکیبات آلی فراوانی حاوی ترکیبات فراوانی است که عموما به چهار گروه اصلی تقسیم می شوند که مشخصه اکثر اسانس های ضروری هستند

3. The odoriferous spices stimulated her jaded appetite.
[ترجمه ترگمان]ادویه odoriferous اشتهای jaded را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]ادویه جات ترشی جات باعث تحریک اشتها شده است

4. Some things to remember odoriferous memory is better than the voice and image.
[ترجمه ترگمان]برخی چیزها باید به خاطر داشته باشند که حافظه odoriferous بهتر از صدا و تصویر است
[ترجمه گوگل]برخی از چیزهایی که حافظه فلوئور را به یاد می آورند بهتر از صدای و تصویر است

5. There are a great number of Odoriferous fountains in Liupanshan Mountain area, south Ningxia.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از شیر odoriferous در منطقه کوه Liupanshan در منطقه Ningxia جنوبی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از چشمه های Odoriferous در منطقه کوه لیوپانشان، جنوب Ningxia وجود دارد

6. Bouquet. Odoriferous quality of a wine, particularly the odour of fine wines acquired during aging.
[ترجمه ترگمان]bouquet کیفیت شراب، به ویژه بوی شراب عالی که در طول عمر به دست می آید
[ترجمه گوگل]دسته گل کیفیت بنفش شراب، به خصوص بوی شراب خوب در طول سالیانی به دست آمده است

7. Preparations based on odoriferous substanees, of a kind used for the manufacture of beverages, alcoholic strength by volume not exceeding 0. 5% vol.
[ترجمه ترگمان]آماده سازی براساس odoriferous substanees، از نوعی که برای تولید نوشیدنی ها مورد استفاده قرار می گیرد، قدرت الکلی با حجم زیاد از صفر تجاوز نمی کند ۵ % جلد
[ترجمه گوگل]آماده سازی بر اساس مواد معطر، نوعی که برای تولید نوشیدنی ها استفاده می شود، استحکام الکلی با حجم بیش از 5 و٪

8. A number of reporters have concluded that at the very least, his trial was a pretty odoriferous piece of business.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از گزارشگران به این نتیجه رسیده اند که حداقل محاکمه وی یک قطعه بسیار ساده از کسب وکار بوده است
[ترجمه گوگل]تعدادی از خبرنگاران به این نتیجه رسیده اند که حداقل محاکمه او یک بخش بسیار خوش طعم بود

9. The expression "odoriferous substances" in heading 3 02 refers only to the substances of heading 3 0 to odoriferous constituents isolated from those substances or to synthetic aromatics.
[ترجمه ترگمان]عبارت \"مواد odoriferous\" در حرکت ۳ ۰۲ تنها به مواد of ۳ ۰ به اجزای متشکله از این مواد و یا مواد آروماتیک ترکیبی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'مواد شفاف' در قسمت 3 02 تنها به مواد 3013 اشاره می کند که مواد تشکیل دهنده بویایی جدا شده از آن مواد یا آروماتیک مصنوعی هستند

10. Smell is tougher to implant than colour because it not only matters whether a plant can make odoriferous chemicals, it also matters what it does with them.
[ترجمه ترگمان]بو سخت تر از رنگ است، چرا که فقط مهم نیست که یک گیاه می تواند مواد شیمیایی odoriferous تولید کند، بلکه مهم است که این گیاه با آن ها چه کار می کند
[ترجمه گوگل]بوی سختی بیشتری نسبت به رنگ آمیزی دارد زیرا مهم نیست که آیا یک گیاه می تواند مواد شیمیایی بویایی را تولید کند یا خیر، همچنین مهم است که چه چیزی با آنها انجام شود

11. He rose to his seat, and found himself lying on his bournous in a bed of dry heather, very soft and odoriferous.
[ترجمه ترگمان]روی صندلی اش بلند شد و خود را در بس تر his که با heather خشک و بسیار نرم و نرم دراز کشیده بود یافت
[ترجمه گوگل]او به صندلی خود صعود کرد و خود را در بستر خز خشک، بسیار نرم و فصلی یافت

12. He stretched forth his hand, and touched stone; he rose to his seat, and found himself lying on his bournous in a bed of dry heather, very soft and odoriferous.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و سنگ را لمس کرد؛ از جا برخاست، روی صندلی اش بلند شد و خود را روی تخت دراز کشید و خود را در بس تر of خشک و نرم و نرم دراز کرد
[ترجمه گوگل]او دست خود را کشید و سنگ را لمس کرد او به صندلی خود صعود کرد و خود را در یک تخت از حصیر خشک، بسیار نرم و شاداب قرار داد

13. This is an amusement park on the edge of the city, hemmed in between an odoriferous river and a clamorous overhead expressway.
[ترجمه ترگمان]این یک پارک تفریحی در حاشیه شهر است که میان یک رودخانه متعفن و یک بزرگراه پر سر و صدا احاطه شده است
[ترجمه گوگل]این یک پارک تفریحی در لبه شهر است، در میان رودخانه odoriferous و یک بزرگراه سرگردان فریبنده

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. Pharmaceutical taste . Unpleasant taste sometimes acquired by wines sotred near odoriferous chemicals.
[ترجمه ترگمان]سلیقه تو چیه بعضی اوقات طعم نامطبوع انواع شراب را که در نزدیکی انواع مواد شیمیائی پر می شود به دست می گیرد
[ترجمه گوگل]طعم دارویی طعم ناخوشایند گاهی اوقات از طریق شراب هایی که در نزدیکی مواد شیمیایی خوش طعم قرار دارند

پیشنهاد کاربران

معنی تأیید شده در سایت درست نیست زیرا این واژه در معنای معمولا بوی دلپذیر و خوشایند است اگرچه گاهی به معنی بوی تند می باشد. شوربختانه در بسیاری از واژه نامه های دیگر نیز معنی اشتباه برداشت شده و بقیه هم از روی هم دقیقا کپی کرده اند. پیشنهاد معنی: حاوی عطر یا اسپری ( به ویژه سازگار یا مناسب برای شخص ) ، بوی پخش شده ( تند اما دلپذیر )


کلمات دیگر: