کلمه جو
صفحه اصلی

nineteen


معنی : عدد نوزده، نوزده تایی
معانی دیگر : نوزده، نوزده تا، نوزده عدد، نوزدهمین مرتبه

انگلیسی به فارسی

عدد نوزده، نوزدهمین مرتبه، نوزده تایی


نوزده، نوزده تایی، عدد نوزده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the number represented by the Arabic numeral 19 and by the Roman numeral XIX.

(2) تعریف: the number that follows eighteen and precedes twenty in the sequence of cardinal numbers.
صفت ( adjective )
• : تعریف: being nineteen in number.

• number 19
numbering 19
nineteen is the number 19.

مترادف و متضاد

عدد نوزده (اسم)
nineteen

نوزده تایی ()
nineteen

جملات نمونه

1. nineteen days
نوزده روز

2. Perseverance is failing nineteen times and succeeding the twentieth.
[ترجمه ترگمان]استقامت در نوزده بار موفق می شود و بعد از بیستم است
[ترجمه گوگل]استقامت 19 بار شکست خورده و موفق شدن بیستم است

3. Perseverance is falling nineteen times and succeeding the twentieth.
[ترجمه ترگمان]مداومت نوزده بار در حال سقوط است و بعد از بیستم
[ترجمه گوگل]پایداری ناپدید می شود و بیست و یکم به پایان می رسد

4. The book consists of nineteen chapters.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل نوزده فصل است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل 19 فصل است

5. It was nineteen minutes past seven.
[ترجمه ترگمان]نوزده دقیقه از هفت می گذشت
[ترجمه گوگل]این ده دقیقه از هفت سال گذشته بود

6. The two old friends were talking nineteen to the dozen.
[ترجمه ترگمان]دو دوست قدیمی داشت نوزده تا ده دوازده نفر حرف می زدند
[ترجمه گوگل]دو دوست قدیم در حال صحبت کردن از نوزده تا ده ها نفر بودند

7. Her novels have been translated into nineteen languages.
[ترجمه ترگمان]رمان او به نوزده زبان ترجمه شده است
[ترجمه گوگل]رمان های او به نوزده زبان ترجمه شده است

8. He had received a bill for nineteen dollars from St Peter's hospital.
[ترجمه ترگمان]او یک اسکناس نوزده دلاری از بیمارستان سنت پیتر دریافت کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک لایحه برای نوزده دلار از بیمارستان سنت پیتر دریافت کرده بود

9. Katy Jones is nineteen and comes from Birmingham.
[ترجمه ترگمان]کتی جونز نوزده سال دارد و از بیرمنگام می آید
[ترجمه گوگل]کیتی جونز نوزده است و از بیرمنگام می آید

10. She was chatting away, nineteen to the dozen.
[ترجمه ترگمان]او داشت صحبت می کرد نوزده تا دوازده تا
[ترجمه گوگل]او چپ زد، نوزده تا ده ها

11. Simson, aged nineteen, was convicted on two charges of burglary.
[ترجمه ترگمان]Simson، ۱۹ ساله، به اتهام دزدی مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]سیمسون، در سن نوزده سالگی، به اتهام دو سرقت از سرقت محکوم شد

12. They were chatting away nineteen to the dozen.
[ترجمه ترگمان]آن ها داشتند نوزده تا دوازده تا را با هم گپ می زدند
[ترجمه گوگل]آنها نزدیک به ده ها چت کردند

13. They were called up at the age of nineteen.
[ترجمه ترگمان]در سن نوزده آن ها را فرا خوانده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در سن نوزده سالگی فراخوانده شدند

14. They have nineteen days to make up their minds.
[ترجمه ترگمان]نوزده روز وقت دارند که ذهنشان را جمع و جور کنند
[ترجمه گوگل]آنها نوزده روز را تشکیل می دهند تا ذهنشان را تشکیل دهند

nineteen days

نوزده روز


پیشنهاد کاربران

I'm nineteen years old

19

نوزده

توضیحاتی در رابطه با صفت nineteen
معادل فارسی صفت nineteen عدد نوزده است. این صفت عددی فرد است و از آن برای شمارش استفاده می شود. عدد 19 قبل از عدد 20 و بعد از 18 است. مثال:
eighteen, nineteen, twenty ( هجده، نوزده، بیست )

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: