1. pant legs
پاچه های شلوار
2. She was wearing dark blue pants and a white sweater.
[ترجمه ترگمان]شلوار آبی تیره پوشیده بود و یک بلوز سفید پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او شلوار آبی تیره و ژاکت سفید پوشانده بود
3. You can't wear the red pants.
[ترجمه ترگمان]نباید شلوار قرمز بپوشی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید شلوار قرمز را بپوشید
4. Mr. Jay wears the pants in that family.
[ترجمه ترگمان] آقای \"جی\" شلوار اون خانواده رو پوشیده
[ترجمه گوگل]آقای جی شلوار را در آن خانواده می پوشد
5. He came in panting after running up the steps.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که از پله ها بالا دوید، نفس نفس زنان به درون آمد
[ترجمه گوگل]او بعد از انجام مراحل به تنفس آمد
6. George puffed and panted and he tried to keep up.
[ترجمه ترگمان]جورج نفس نفس می زد و نفس نفس می زد و سعی می کرد ادامه بدهد
[ترجمه گوگل]جورج نفوذ کرد و مشتاقانه تلاش می کرد
7. They came panting up to his door with their unwieldy baggage.
[ترجمه ترگمان]آن ها با قدم های سنگین و سنگین خود به طرف در آمدند
[ترجمه گوگل]آنها با غنچه های غول پیکر خود را به سمت در آمدند
8. I put on my bra and pants.
[ترجمه ترگمان] سینه و شلوارم رو پوشیدم
[ترجمه گوگل]من سینه بند و شلوارم را گذاشتم
9. He was panting when he reached the top of the hill.
[ترجمه ترگمان]وقتی به بالای تپه رسید نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به بالای تپه رسید، تنفس کرد
10. Bell-bottomed pants are out of fashion now.
[ترجمه ترگمان]شلوار - الان دیگه مد شده
[ترجمه گوگل]شلوار بلوز پایین اکنون مد شده است
11. Do we have to watch this pants programme?
[ترجمه ترگمان]آیا ما باید این برنامه شلوار را تماشا کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما باید این برنامه شلوار را تماشا کنیم؟
12. His pants rose a full three inches off his shoes.
[ترجمه ترگمان]شلوارش سه اینچ با کفش های او فاصله داشت
[ترجمه گوگل]شلوار او یک عدد پر از کفش هایش بود
13. The serf pant along behind his master's horse.
[ترجمه ترگمان]خدمتکار از پشت اسب اربابش به نفس نفس افتاد
[ترجمه گوگل]خدمتکار پشت سر اسب استاد او
14. She was panting with the effort of carrying the suitcase.
[ترجمه ترگمان]او با تلاش برای حمل چمدان به نفس نفس افتاده بود
[ترجمه گوگل]او با تلاش برای حمل چمدان تنفس کرد
15. He was panting for breath.
[ترجمه ترگمان]نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]او نفس نفس زد