1. the nightmare of atomic war
کابوس جنگ اتمی
2. it looked like a terrible nightmare
گویی کابوس وحشتناکی بود.
3. It was unreal. Like some crazy childhood nightmare.
[ترجمه ترگمان]غیر واقعی بود مثل یه کابوس دوران کودکی
[ترجمه گوگل]این غیر واقعی بود مانند کابوس دوران کودکی دیوانه
4. I had a nightmare about being drowned in a lake.
[ترجمه ترگمان]من یه کابوس دیدم که تو دریاچه غرق شدم
[ترجمه گوگل]یک کابوس در مورد اینکه در یک دریاچه غرق شدم
5. Life with him was a nightmare.
[ترجمه ترگمان]زندگی با او کابوسی بود
[ترجمه گوگل]زندگی با او کابوس بود
6. She has a recurring nightmare about being stuck in a lift.
[ترجمه ترگمان]اون یه کابوس میبینه که تو آسانسور گیر کرده
[ترجمه گوگل]او یک کابوس تکراری دارد که در یک بالابر گیر کرده است
7. I was glad to awake from such a nightmare.
[ترجمه امین جهانگرد] خوشحال بودم که از همچین کابوسی بیدار شدم
[ترجمه ترگمان]من خوشحال بودم که از این کابوس بیدار شدم
[ترجمه گوگل]خوشحالم از این کابوس بیدار شدم
8. Travelling on those bad mountain roads is a nightmare.
[ترجمه ترگمان]سفر بر روی جاده های ناهموار کوهستانی یک کابوس است
[ترجمه گوگل]سفر بر روی آن جاده های کوه بد کابوس است
9. I woke up from the nightmare in a cold sweat.
[ترجمه امین جهانگرد] در حالی که عرق سرد کرده بودم از خواب کابوسی بیدار شدم
[ترجمه ترگمان]با عرق سردی از خواب بیدار شدم
[ترجمه گوگل]من از کابوس در عرق سرد بیدار شدم
10. Losing a child is most people's worst nightmare.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن یک کودک بدترین کابوس مردم است
[ترجمه گوگل]از دست دادن یک کودک، بدترین کابوس مردم است
11. It was hard to describe the nightmare she had lived through.
[ترجمه ترگمان]توصیف آن کابوسی که او در آن زندگی کرده بود دشوار بود
[ترجمه گوگل]کابوس که از طریق آن زندگی کرده بود، توصیف شد
12. The trip turned into a nightmare when they both got sick.
[ترجمه ترگمان]وقتی هر دو مریض شدند، سفر به کابوس تبدیل شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که هر دو بیمار شدند، سفر به یک کابوس تبدیل شد
13. The whole journey was a nightmare - we lost our luggage and we arrived two days late.
[ترجمه ترگمان]تمام سفر یک کابوس بود - ما luggage را از دست دادیم و دو روز دیر رسیدیم
[ترجمه گوگل]کل سفر یک کابوس بود - ما چمدان خود را از دست دادیم و دو روز دیر رسیدیم
14. Nobody knows what's going on-it's a nightmare!
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی داند چه خبر است - کابوس است!
[ترجمه گوگل]هیچکس نمی داند چه اتفاقی می افتد - این یک کابوس است!
15. LeFanu suffered all his life from a recurrent nightmare that he was trapped in a falling house.
[ترجمه ترگمان]LeFanu زندگی او را از یک کابوس دو بار تحمل کرده بود که در یک خانه سقوط کرده بود
[ترجمه گوگل]LeFanu تمام زندگی خود را از یک کابوس مجدد که او در خانه سقوط به دام افتاده رنج می برد