کلمه جو
صفحه اصلی

neighbourly


معنی : خوش محضر
معانی دیگر : در خور همسایه، همسایه وار، دوستانه، مهربان، معاشر

انگلیسی به فارسی

در خور همسایه،همسایه وار ،دوستانه،مهربان،معاشر


دوستانه، خوش محضر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: a spelling of

• friendly; of neighbors (also neighborly)
if people living near you are neighbourly, they are kind, friendly, and helpful.

مترادف و متضاد

خوش محضر (صفت)
affable, neighborly, communicable, neighbourly

جملات نمونه

1. The noise would have provoked alarm and neighbourly concern.
[ترجمه ترگمان]این سر و صدا باعث نگرانی و نگرانی من می شد
[ترجمه گوگل]سر و صدا باعث ناراحتی و نگرانی همسایه خواهد شد

2. The older people had stopped being neighbourly to each other.
[ترجمه ترگمان]افراد مسن دیگر حق همسایگی را نداشتند
[ترجمه گوگل]افراد مسن تر از همسایگی خود متوقف شده بودند

3. It was very neighbourly of you to do her shopping for her.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشحال شدم که تو براش خرید کردی
[ترجمه گوگل]از شما بسیار خواسته بود که خرید او را برای او انجام دهید

4. It was a neighbourly gesture of theirs.
[ترجمه ترگمان]این رفتار دوستانه آن ها بود
[ترجمه گوگل]این یک ژست همسایگی از خود بود

5. Some of us tried at first to be neighbourly but they seemed to want to keep their own company.
[ترجمه ترگمان]بعضی از ما اول سعی کردیم که دوستانه رفتار کنیم، اما به نظر می رسید که آن ها می خواهند شرکت خود را نگه دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از ما برای اولین بار سعی کردیم همسایگی کنیم اما به نظر می رسید که می خواستند شرکت خود را حفظ کنند

6. He let a neighbourly grin slide over his foxy face.
[ترجمه ترگمان]لبخند ملیحی روی صورتش نقش بست
[ترجمه گوگل]او اجازه می دهد که گرایش همسایگی بر روی صورت خود را تکان دهد

7. Acts of neighbourly kindness are as important.
[ترجمه ترگمان]اعمال مهربانی در همسایگی اهمیت بسیاری دارد
[ترجمه گوگل]اعمال محبت همسایگی مهم هستند

8. How religiously, if only in order to obviate neighbourly interference, the Darcian woman would observe contraceptive precautions!
[ترجمه ترگمان]اگر از لحاظ مذهبی، اگر فقط برای برطرف کردن دخالت همسایگی، از نظر مذهبی اجتناب شود، زن Darcian مواظب پیش گیری از پیش گیری از بارداری است!
[ترجمه گوگل]اگر به منظور تضعیف تداخل همسایه، مذهبی، زن ثروتمند، اقدامات احتیاطی ضد بارداری را رعایت کند!

9. Now and then neighbourly visits received and paid.
[ترجمه ترگمان]در این هنگام به بازدیدهای همسایه پرداخته و پرداخته شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر و پس از آن بازدید کنندگان همسایه دریافت و پرداخت می شود

10. Because of this the neighbourly relationship has suffered a little bit.
[ترجمه ترگمان]به دلیل این رابطه همسایگی کمی آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]از این رو رابطه همسایگی کمی رنج می برد

11. China has its own priorities and notions o neighbourly relations. It is not worried about the kind of govt China's neighbouring countries have.
[ترجمه ترگمان]چین اولویت های خود و مفاهیم مربوط به روابط همسایگی خود را دارد نگرانی در مورد نوع کشورهای همسایه چین وجود ندارد
[ترجمه گوگل]چین اولویت ها و مفاهیم خود را دارد و روابط همسایگی دارد این نگرانی در مورد نوع حکومت کشورهای همسایه چین نیست

12. As long as they avoid neighbourly confrontation and keep their congregations below a certain size (usually about the Protestant ones are mostly tolerated, grudgingly.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که آن ها از برخورد همسایه اجتناب کنند و جمعیت خود را زیر یک اندازه خاص نگاه دارند (معمولا در مورد آیین پروتستان، با اکراه تحمل می شوند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که آنها از رویارویی همسایه جلوگیری کنند و جماعت هایشان را زیر اندازه معینی نگه دارند (معمولا در مورد پروتستان ها اغلب تحمل می شوند، بهانه ای ندارند

13. We lay special stress on developing good - neighbourly relations with nearby countries.
[ترجمه ترگمان]ما بر توسعه روابط دوستانه با کشورهای همسایه تاکید خاصی داریم
[ترجمه گوگل]ما بر روی ایجاد مناسبات همسایگی با کشورهای اطراف تمرکز داریم

14. Number China pursues a good- neighbourly and friendly foreign policy in developing relations with its neighbours featuring developing good- neighbourly ties and partnerships with its neighbours.
[ترجمه ترگمان]چین به دنبال سیاست خارجی دوستانه و دوستانه در زمینه توسعه روابط با همسایگان خود و توسعه روابط دوستانه با همسایگان خود است
[ترجمه گوگل]شماره چین سیاست خارجی همسایگی و دوستانه را در توسعه روابط با همسایگان خود دنبال می کند که شامل روابط دوستانه و همسایگی با همسایگان خود است


کلمات دیگر: