1. The Parthenon is a magnificent structure.
[ترجمه ترگمان]پارتنون یک بنای باشکوه است
[ترجمه گوگل]پارتنون یک ساختار باشکوه است
2. The building was a prodigious limestone parthenon done in the early thirties in the Civic Moderne style.
[ترجمه ترگمان]ساختمان سنگ آهک سنگی عظیمی بود که در اوایل دهه سی سالگی در سبک معماری مدنی Civic انجام شد
[ترجمه گوگل]این ساختمان یک سنگ آهک فشرده ای بود که در اوایل دهه ی 30 میلادی در سبک مدنی مدرن ساخته شد
3. The Acropolis at Athens and the Parthenon are the finest monument of Greek architecture and sculpture in more than 2000 years .
[ترجمه ترگمان]آکروپولیس آتن و پارتنون در بیش از ۲۰۰۰ سال بهترین بنای معماری و مجسمه سازی یونانی هستند
[ترجمه گوگل]آکروپلیس در آتن و پارتنون، بیش از 2000 سال از معماری و مجسمه سازی یونان است
4. Today, the Parthenon in particular is an international symbol of Greek civilization.
[ترجمه ترگمان]امروزه پارتنون به ویژه نماد بین المللی تمدن یونان است
[ترجمه گوگل]امروزه پارتنون به طور خاص نماد بین المللی تمدن یونان است
5. On top is the rectangular Parthenon Gallery around an outdoor court.
[ترجمه ترگمان]روی بالا، گالری پارتنون مستطیلی در اطراف یک حیاط بیرونی قرار دارد
[ترجمه گوگل]در بالای گالری مستطیل پارتنن در اطراف یک دادگاه در فضای باز است
6. The Parthenon is all internal, silver, copper and ivory ornaments, enshrines Poseidon Poseidon.
[ترجمه ترگمان]پارتنون تمام داخلی، نقره، مس و عاج است و Poseidon را تقدیس می کند
[ترجمه گوگل]پارتنون همه زیور آلات داخل، نقره، مس و زیورآلات است و Poseidon Poseidon را به رسمیت می شناسد
7. Construction of the Parthenon was championed by Pericles, Athens's most popular elected politician.
[ترجمه ترگمان]ساخت پارتنون توسط پریکلس، محبوب ترین سیاست مدار آتن، پشتیبانی شد
[ترجمه گوگل]ساخت پارتنون توسط پریکلس، محبوب ترین سیاستمدار منتخب آتن مورد حمایت قرار گرفت
8. The ancient Greek Parthenon is famed for its beautiful sculpture in basrelief.
[ترجمه ترگمان]پارتنون یونانی باستانی به خاطر مجسمه زیبای خود در basrelief مشهور است
[ترجمه گوگل]پارتنون یونان باستان به خاطر مجسمه زیبای آن در شهر بیدگل مشهور است
9. And the famous Greek Parthenon contains 1 many golden rectangles.
[ترجمه ترگمان]و پارتنون یونانی معروف حاوی ۱ عدد مستطیل طلایی است
[ترجمه گوگل]پارتنون معروف یونانی شامل 1 عدد مستطیل طلایی است
10. Parthenon is a masterpiece of Greek architecture, is a symbol of people to conquer nature.
[ترجمه ترگمان]پارتنون یک شاهکار معماری یونانی است که نماد مردم برای فتح طبیعت است
[ترجمه گوگل]پارتنون شاهکار معماری یونانی است، نمادی از مردم برای فتح طبیعت است
11. Work on the temple continued until 432; the Parthenon, then, represents the tangible and visible efflorescence of Athenian imperial power, unencumbered by the depradations of the Peloponnesian War.
[ترجمه ترگمان]کار بر روی معبد تا سال ۴۳۲ ادامه یافت؛ پس از آن پارتنون، the ملموس و مشهود قدرت امپراطوری آتن را نشان می دهد، که از زمان جنگ Peloponnesian of بود
[ترجمه گوگل]کار بر روی معبد تا 432 ادامه داشت سپس پارتنون نمایانگر انباشت ملموس و قابل توجهی از قدرت امپراتوری آتن است، بدون تردید از وقایع جنگ پلوپونزیا
12. This was neither a Parthenon, nor a temple of the Olympian Jupiter.
[ترجمه ترگمان]این نه یک پارتنون بود، نه یک معبد از مشتری Olympian
[ترجمه گوگل]این نه پارتنون بود و نه معبدی از مشتری المپیک
13. On the top of the Acropolis is the Parthenon.
[ترجمه ترگمان]در بالای آکروپولیس پارتنون گفته شده
[ترجمه گوگل]در بالای آکروپلیس پارتنون است
14. Lines that appear straight in the Parthenon are found on measurement to be curved.
[ترجمه ترگمان]خطوط که مستقیما در پارتنون دیده می شوند، در اندازه گیری منحنی یافت می شوند
[ترجمه گوگل]خطوطی که به طور مستقیم در پارتنون ظاهر می شوند در اندازه گیری منحنی یافت می شوند
15. During the Golden Age the ceiling of the Parthenon was painted red, gold, and blue.
[ترجمه ترگمان]در طول دوران طلایی، سقف پارتنون قرمز، طلایی و آبی بود
[ترجمه گوگل]در طول عصر طلایی، سقف پارتنون قرمز، طلا و آبی رنگ بود