1. oppressive grief
اندوه سخت
2. oppressive heat
گرمای طاقت فرسا
3. oppressive taxes
مالیات های سنگین
4. an oppressive ruler
حکمران ستمگر
5. he was impelled to resist oppressive laws
او فطرتا در برابر قوانین ظالمانه مقاومت می کرد.
6. The new laws will be just as oppressive as those they replace.
[ترجمه ترگمان]قوانین جدید به اندازه کسانی که جایگزین آن ها می شوند، ناراحت کننده خواهد بود
[ترجمه گوگل]قوانین جدید همانند افرادی است که جایگزین آن ها می شوند
7. Around them the darkness was absolute, the silence oppressive.
[ترجمه ترگمان]در پیرامون آنان تاریکی مطلق بود، سکوت سنگینی می کرد
[ترجمه گوگل]در اطراف آنها تاریکی مطلق بود، سکوت سرکوبگر بود
8. The oppressive afternoon heat had quite tired him out.
[ترجمه ترگمان]گرمای بعدازظهر سخت او را خسته کرده بود
[ترجمه گوگل]گرما بعد از ظهر ظالمانه او را خسته کرده بود
9. The political situation has grown increasingly oppressive.
[ترجمه ترگمان]وضعیت سیاسی به شدت سرکوب شده است
[ترجمه گوگل]وضعیت سیاسی به طور فزاینده ای ظلم و ستم شده است
10. They had all the evidence that a less oppressive environment was not effective.
[ترجمه ترگمان]آن ها همه شواهدی را داشتند که محیط سرکوبگر کم تر موثر نبود
[ترجمه گوگل]آنها تمام شواهد موجود را نشان دادند که یک محیط کم سرکوبگر موثر نبود
11. That night John escaped from the oppressive gloom of Sloane Crescent and embarked on an evening-long drinking spree.
[ترجمه نجم الدین] ان شب جان از دلگیری جانکاه سولن کرسنت ( اسم محل ) فرار کرد و مدت زیادی به عیاشی نوشیدن شبانه پناه برد
[ترجمه ترگمان]ان شب جان از تاریکی دلگیر آقای سل ون فرار کرد و شروع به عیاشی شبانه کرد
[ترجمه گوگل]در آن شب جان از غم و اندوه سرکوبگر Sloane هلال احمر فرار کرد و شروع به شستن نوشیدن شبانه شد
12. My first impression was of oppressive heat, but then I have spent my life mainly on the cool side of temperate.
[ترجمه ترگمان]اولین تاثیر من از گرما طاقت فرسا بود، اما بعد من تمام عمرم را در قسمت خنک معتدل کردن آن گذراندم
[ترجمه گوگل]اولین تصور من از گرمای ظالمانه بود، اما بعد عمر من عمدتا در طرف سرد معنی دار بود
13. They are her stalwart supporters in a dosed, oppressive world.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را در دنیایی پر از dosed و oppressive می شناسند
[ترجمه گوگل]آنها طرفداران دشواری خود را در یک جهان دزدار و سرکش می بینند
14. An opposite movement occurs with the elements of oppressive heat and smell on that same momentous fourth floor.
[ترجمه ترگمان]حرکت معکوس با عناصر گرمای سرکوبگر و بوی در همان طبقه مهم چهارم رخ می دهد
[ترجمه گوگل]جنبش مخالف با عناصر گرما و بو ظلم و ستم در همان طبقه چهارم مهم است