کلمه جو
صفحه اصلی

nightclothes


معنی : لباس خواب
معانی دیگر : پیژامه (night clothes هم می نویسند)، جامه خواب، لباس خواب، جامه شبانه برای تو خانه

انگلیسی به فارسی

( nightdress ) لباس خواب


لباس شب، لباس خواب


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: garments worn in bed.

• clothes worn to bed; pajamas; nightgown
nightclothes are clothes that you wear in bed, such as pyjamas or nightdresses.

مترادف و متضاد

لباس خواب (اسم)
dressing gown, pajamas, sleepwear, nightdress, nightclothes, night robe

جملات نمونه

1. Whilst in hospital patients are encouraged to wear nightclothes.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیماران بیمارستان ها تشویق می شوند که nightclothes بپوشند
[ترجمه گوگل]در حالی که بیماران بیمارستانی تشویق به پوشیدن لباس شبانه هستند

2. The three people not in nightclothes.
[ترجمه ترگمان]این سه نفر در nightclothes نبودند
[ترجمه گوگل]سه نفر نه در لباس شب

3. Anna had also been arrested in her nightclothes and taken to the station.
[ترجمه ترگمان]آنا هم در nightclothes دستگیر شده و به ایستگاه برده شده بود
[ترجمه گوگل]آنا نیز در لباس شبانه خود دستگیر شده و به ایستگاه منتقل شده است

4. For others the wearing of nightclothes may be contrary to their normal practice.
[ترجمه ترگمان]برای برخی دیگر پوشیدن of ممکن است برخلاف روال عادی خود باشد
[ترجمه گوگل]برای دیگران پوشیدن لباس شبانه ممکن است بر خلاف رفتار طبیعی آنها باشد

5. A change of clothes, toiletries and nightclothes will be perfect.
[ترجمه ترگمان]تغییر لباس، لوازم آرایش و لوازم آرایش کامل خواهد بود
[ترجمه گوگل]تغییر لباس، لوازم آرایشی و لباس شب کامل خواهد بود

6. He is wearing only nightclothes, and there is no blood on him.
[ترجمه ترگمان]فقط nightclothes پوشیده و هیچ خونی روش نیست
[ترجمه گوگل]او تنها لباس شبانه پوشانده و هیچ خونریزی برای او وجود ندارد

7. For example, children could rinse out their wet nightclothes .
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کودکان می توانند nightclothes مرطوب خود را با آب آبکشی کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بچه ها می توانند از لباس های شسته و رفته خود استفاده کنند

8. And finally--get this--he folded her nightclothes and left them on a chair by the bed.
[ترجمه ترگمان]و در آخر … اینو داشته باش … او her را تا کرد و روی یک صندلی کنار تخت گذاشت
[ترجمه گوگل]و در نهایت - این را بدست آورید - او لباس شبانه خود را با هم گذاشت و آنها را روی صندلی گذاشت کنار تخت

9. Lily appeared, wearing her nightclothes, in the doorway.
[ترجمه ترگمان]لی لی در آستانه در ظاهر شد و در آستانه در ظاهر شد
[ترجمه گوگل]لیلی ظاهر شد، با لباس شبانه اش، در در ورودی

10. He puts on his nightclothes when sleeping.
[ترجمه ترگمان] وقتی که خواب بود، سر و کله ش پیدا میشه
[ترجمه گوگل]او هنگام خواب در لباس شب خود قرار می دهد

11. English Introduction: Game is introduced: Super lovable MM nightclothes are elegant, are really lovely MM oh, having gone to bed at 6 o'clock.
[ترجمه ترگمان]مقدمه انگلیسی: بازی معرفی می شود: سوپر lovable میلی متر، شیک، بسیار زیبا هستند، اوه، در ساعت ۶ به رختخواب رفته اند
[ترجمه گوگل]انگلیسی مقدمه: بازی معرفی شده است: فوق العاده دوست داشتنی MM لباس شب زیبا هستند، واقعا دوست داشتنی MM آه، در ساعت 6 به رختخواب رفته است

12. They ran out of the blazing house wearing only their nightclothes.
[ترجمه ترگمان]از خانه آتشین که فقط nightclothes پوشیده بود بیرون دویدند
[ترجمه گوگل]آنها از خانه ی درخشان فرار کردند و تنها لباس شبانه خود را پوشاندند

13. The other visitors were leaving last messages, and collecting used nightclothes in carrier bags.
[ترجمه ترگمان]مهمانان دیگر آخرین پیام را به جا می گذاشتند و nightclothes را در کیف های حمل و نقل به کار می بردند
[ترجمه گوگل]بازدید کنندگان دیگر آخرین پیام ها را ترک کردند و لباس شب استفاده شده را در کیسه های حامل جمع آوری کردند

14. Then he bundled them into a stolen car in their nightclothes.
[ترجمه ترگمان]بعد اونا رو توی یه ماشین دزدی توی their جا داد
[ترجمه گوگل]سپس او را در لباس شبانه خود به یک خودروی به سرقت رفته در آورد

15. She claims that Meryl was sitting on that window seat last night, wearing just her nightclothes.
[ترجمه ترگمان]ادعا می کنه که مریل دیشب روی صندلی کنار پنجره نشسته بود و فقط her پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که مریل شب گذشته در صندلی نشسته بود و فقط لباس شب خود را پوشید


کلمات دیگر: