کلمه جو
صفحه اصلی

ophthalmologist


معنی : چشم پزشک، ویژه گر چشم پزشکی
معانی دیگر : چشم پزشک، ویژه گر چشم پزشکی

انگلیسی به فارسی

چشم پزشک، ویژه گر چشم پزشکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a doctor who specializes in the study and treatment of eye diseases.

• eye doctor, doctor of ophthalmology

مترادف و متضاد

چشم پزشک (اسم)
oculist, ophthalmologist

ویژه گر چشم پزشکی (اسم)
ophthalmologist

جملات نمونه

1. The advice of the ophthalmologist must be sought before physical activities are allowed.
[ترجمه ترگمان]توصیه به چشم پزشک باید قبل از انجام فعالیت های فیزیکی مورد نیاز باشد
[ترجمه گوگل]پیش از انجام فعالیت های بدنی مجاز است از چشم چشم پزشک پیشگیری شود

2. An ophthalmologist is an doctor who diagnoses and treats eye disorders by medical or surgical means.
[ترجمه ترگمان]چشم پزشک یک پزشک است که تشخیص و درمان اختلالات چشمی را با روش های پزشکی و پزشکی درمان می کند
[ترجمه گوگل]چشم پزشک یک پزشک است که با وسایل پزشکی یا جراحی تشخیص داده و درمان اختلالات چشم را دارد

3. And physician-in-charge, deputy chief physician three, ophthalmologist eight, the ophthalmology department accepts every year from the land's each kind of ophthalmopathy baby nearly 60000 people.
[ترجمه ترگمان]و پزشک مسئول، پزشک، سه، چشم پزشک، هشت ساله، اداره ophthalmology هر ساله هر ساله از زمین را به هر یک از ophthalmopathy که نزدیک به ۶۰۰۰۰ نفر است می پذیرد
[ترجمه گوگل]و پزشک متخصص، معاون دکتر 3، چشم پزشک هشت، بخش چشم پزشکی هر سال از زمین هر نوع چشم چشم پزشکی نوزاد نزدیک به 60000 نفر است

4. Dr. Yu-hong Wang is a board-certified ophthalmologist and physician in corneal, cataract, trauma, laser surgery, ophthalmic ultrasonography and biometry.
[ترجمه ترگمان]دکتر یو - هانگ وانگ یک چشم پزشک و پزشک متخصص در corneal، آب مروارید، ضربه روحی، جراحی لیزری، ophthalmic ultrasonography و biometry است
[ترجمه گوگل]دکتر یو هوونگ وانگ یک چشم پزشک مجرب و پزشک در قرنیه، آب مروارید، تروما، جراحی لیزر، سونوگرافی چشم پزشکی و بیومتری است

5. Institute officials say India has only about one ophthalmologist for every 120,000 people.
[ترجمه ترگمان]مقامات موسسه می گویند هند تنها حدود یک چشم پزشک برای هر ۱۲۰۰۰۰ نفر است
[ترجمه گوگل]مقامات موسسه می گویند که هند تنها در مورد یک چشم پزشک برای هر 120،000 نفر است

6. An ophthalmologist can tell if your eyes have been affected by diabetes.
[ترجمه ترگمان]یک چشم پزشک می تواند تشخیص دهد که آیا چشم های شما تحت تاثیر دیابت قرار گرفته اند یا خیر
[ترجمه گوگل]یک چشم پزشک می تواند بگوید که چشمان شما مبتلا به دیابت هستند

7. Ann : An American ophthalmologist called Rex Hamilton said he might be suffer from Haemolacria.
[ترجمه ترگمان]آن: یک چشم پزشک آمریکایی به نام رکس هامیلتون گفت ممکن است از Haemolacria رنج ببرد
[ترجمه گوگل]ان یک چشم پزشک آمریکایی به نام رکس همیلتون گفت که ممکن است از Haemolacria رنج ببرد

8. Regular eye exams with an ophthalmologist to find and treat eye problems early.
[ترجمه ترگمان]معاینه چشم منظم با چشم پزشک برای یافتن و درمان مشکلات چشم زود
[ترجمه گوگل]چشم های منظمی با چشم پزشک برای پیدا کردن و درمان مشکلات چشم در اوایل

9. The ophthalmologist use a + D lens to examine these B & W negative for the abnormalities.
[ترجمه ترگمان]چشم پزشک از یک لنز + D برای بررسی این B & W برای the استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]چشم پزشک از یک لنز D برای بررسی این BW منفی برای ناهنجاری ها استفاده می کند

10. My father is an ophthalmologist, still stand fast to go up in working station now.
[ترجمه ترگمان]پدرم یک چشم پزشک است و در حال حاضر در حال کار کردن در ایستگاه کار است
[ترجمه گوگل]پدر من یک چشم پزشک است، هنوز هم سریع ایستاده در ایستگاه کار در حال حاضر

11. Annex has been attached to my ophthalmologist prescribed scanned.
[ترجمه ترگمان]پیوست به چشم پزشک و اسکن شده من متصل شده است
[ترجمه گوگل]ضمیمه به چشم پزشک متخصص مراجعه شود

12. By the vagaries of shuffling, one of the last sheets in the medical file was a report from an ophthalmologist.
[ترجمه ترگمان]براثر the، یکی از آخرین ملحفه در پرونده پزشکی یک گزارش از طرف ophthalmologist بود
[ترجمه گوگل]یکی از آخرین ورق های پرونده پزشکی، توسط یک جادوگر از بین بردن، یک گزارش از چشم پزشک بود

13. . . . skin . 100 % fragrancefree . Oil - free . safe for contact lens wearers . Ophthalmologist - tested. Non - comedogenic. Clinically tested for skin irritancy and allergy.
[ترجمه ترگمان]پوست ۱۰۰ % fragrancefree عاری از نفت برای تماس با لنز با لنز تماس بگیرید ophthalmologist - تست شد غیر - برای حساسیت پوستی و آلرژی پوستی مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل] پوست 100٪ بدون عطر بدون روغن، بدون چربی برای استفاده کنندگان لنز مخاطب امن است چشم پزشک - آزمایش شده است غیر کامدوژنیک از نظر بالینی برای تحریک پذیری و آلرژی پوست مورد آزمایش قرار گرفته است

14. Andhis near - sightednesswould mean glasses and close monitoring by an ophthalmologist for the rest of his life.
[ترجمه ترگمان]andhis نزدیک - sightednesswould به معنی عینک میانگین و نظارت نزدیک توسط یک چشم پزشک برای بقیه عمر است
[ترجمه گوگل]نزدیکترین چشم اندیشی آن به معنی عینک و نظارت نزدیک توسط چشم پزشک برای بقیه عمر است

پیشنهاد کاربران

چشم پزشک



کلمات دیگر: