1. He has a reputation for being a cynical nihilist.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر being cynical شهرت دارد
[ترجمه گوگل]او شهرت خوبی برای یک نیهیلیتی بدبینانه دارد
2. And it is their Derrida, the nihilist or joker, who has been so influential in literature departments.
[ترجمه ترگمان]و این دریدا، the یا joker است که در دپارتمان های ادبیات تاثیر زیادی داشته است
[ترجمه گوگل]و این دریدا است، نیهیلیست یا جوکر، که در ادبیات ادبی بسیار تاثیرگذار بوده است
3. Why wasn't Weber a nihilist?
[ترجمه ترگمان]چرا او یک nihilist در کار نبود؟
[ترجمه گوگل]چرا وبر نیهیلیست نبود؟
4. If you're a nihilist, then feel free to start with the answer, "I don't have a purpose," or "Life is meaningless," and take it from there.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک nihilist هستید پس احساس آزادی کنید که با پاسخ شروع کنید، \"من یک هدف ندارم،\" یا \"زندگی بی معنی است\" و آن را از آنجا بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر شما یک نیهیلیست هستید، پس با احساس پاسخ دادن به آن، «من هدف خاصی ندارم» یا «زندگی بی معنی است»، و از آنجا بیرون می آید
5. He is a nihilist who regards everything from the critical point of view.
[ترجمه ترگمان]او a است که همه چیز را از نقطه نظر انتقادی در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]او یک نیهیلیست است که همه چیز را از دیدگاه انتقادی در نظر می گیرد
6. "He's a loner nihilist who believes in nothing," Mr. Lu said.
[ترجمه ترگمان]\"آقای لو گفت:\" او فردی منزوی است که به هیچ چیز اعتقاد ندارد \"
[ترجمه گوگل]آقای لو گفت: 'او یک نیهلیست شخصی است که به هیچ چیز اعتقاد ندارد
7. The hero is a nihilist (a term first used by Turgenev), who is convinced that the whole social order has nothing in it worth preserving.
[ترجمه ترگمان]قهرمان یک nihilist است (اصطلاحی که برای اولین بار توسط Turgenev استفاده می شود)، که متقاعد شده است که کل نظم اجتماعی ارزشی ندارد که حفظ شود
[ترجمه گوگل]قهرمان یک نیهیلیست است (اصطلاح برای اولین بار توسط تورگنف استفاده می شود)، که متقاعد شده است که کلیه نظم اجتماعی هیچ چیزی در آن ارزش حفظ ندارد
8. If you're a nihilist, then feel free to start with the answer, "I don't have a purpose," or "Life is meaningless," and take it from there. If you keep at it, you'll still eventually converge.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک nihilist هستید پس احساس آزادی کنید که با پاسخ شروع کنید، \"من یک هدف ندارم،\" یا \"زندگی بی معنی است\" و آن را از آنجا بگیرید اگر به آن نگاه کنید، در نهایت به هم نزدیک خواهید شد
[ترجمه گوگل]اگر شما یک نیهیلیست هستید، پس با احساس پاسخ دادن به آن، «من هدف خاصی ندارم» یا «زندگی بی معنی است»، و از آنجا بیرون می آید اگر شما در آن نگه دارید، در نهایت همگی خواهید شد
9. He was too busy thinking of the possible ramifications of a jumpy Grand Duke imagining every bush a Nihilist bear.
[ترجمه ترگمان]او بیش از آن سرگرم فکر کردن به عواقب احتمالی یک دوک بزرگ بود که تصور می کرد هر bush یک خرس Nihilist است
[ترجمه گوگل]او بیش از حد مشغول فکر کردن به تأثیرات احتمالی بزرگ دوک بزرگ بود که هر بوش یک خرس Nihilist را تصور می کرد
10. When people were being in this living style, they might have a feeling of " the nihilist of the meaning".
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم در این سبک زندگی می کردند، ممکن است احساس \"the معنای\" داشته باشند
[ترجمه گوگل]وقتی مردم در این سبک زندگی می کردند، ممکن است حس «نیهیلیست معنی» داشته باشند
11. The other hero, and the series' salvation, is Lisbeth Salander, a young computer genius whose abusive childhood has left her a misanthropic nihilist.
[ترجمه ترگمان]دیگر قهرمان و نجات سری که \"سلندر\" نابغه جوان کامپیوتر است که دوران کودکی اهانت آمیز او را از ذهن بشر دور کرده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از قهرمانان و نجات سری، لس بیتی سلندر، یک نابغه کامپیوتری جوان است که دوران کودکی وحشیانه او یک نیهیلی متظاهر را ترک کرده است
12. In many people's mind, Derrida is a extreme subjectivist, nihilist and text idealist, but some people hold that he is a prophet whose insight is very incisive and brilliant.
[ترجمه ترگمان]در ذهن بسیاری از مردم، دریدا یک subjectivist افراطی، nihilist و text است، اما برخی افراد معتقدند که او یک پیامبر است که بینش آن بسیار قاطع و درخشان است
[ترجمه گوگل]دریدا در ذهن بسیاری از افراد یک ذرهگرا، نیهیلیست و ایده آلیست متن است، اما برخی معتقدند که او یک پیامبر است که بینش بسیار متمایز و درخشان است
13. Not too many people are willing to see this, and perhaps it is hard to see, because Hazel Motes is such an admirable nihilist.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم مایل به دیدن این مساله نیستند، و شاید دیدن آن دشوار است، چون Hazel motes یک nihilist قابل تحسین است
[ترجمه گوگل]مردم زیادی حاضر نیستند این را ببینند، و شاید دشوار است، چون هازل ماتس چنین یک نیهیلی قابل تحسین است
14. As a stiff - in - opinion historic rationality nihilist, Karl Beopul had engaged in denying the existence of the historic regularity with his all life.
[ترجمه ترگمان]کارل Beopul، به عنوان یک عقلانیت تاریخی، در انکار وجود نظم تاریخی با تمام زندگی خود نامزد شده بود
[ترجمه گوگل]کارل بیوپول، به عنوان یک عقیده تاریخنگاری سخت، در عین حال، به انکار وجود منظم تاریخی با تمام زندگی اش مشغول بود