کلمه جو
صفحه اصلی

olericulture


معنی : سبزی فروشی، سبزیکاری، فرااوردن و نگاهداری سبزیجات
معانی دیگر : فراوردن و نگاهداری سبزیجات

انگلیسی به فارسی

سبزیکاری، سبزی فروشی، فراوردن و نگاه داری سبزیجات


انگلیسی به انگلیسی

• cultivation and growing of vegetables and herbs

مترادف و متضاد

سبزی فروشی (اسم)
greengrocery, olericulture

سبزیکاری (اسم)
olericulture

فرااوردن و نگاهداری سبزیجات (اسم)
olericulture


کلمات دیگر: