کلمه جو
صفحه اصلی

panther


معنی : پلنگ، یوزپلنگ
معانی دیگر : (جانورشناسی)، پلنگ سیاه، پلنگ بزرگ

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) پلنگ، یوزپلنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a leopard, esp. a black one with no spots.

(2) تعریف: a cougar.

• cougar, puma, type of large wild cat
a panther is a large wild animal that belongs to the cat family. panthers are usually black.

مترادف و متضاد

پلنگ (اسم)
panther, tiger

یوزپلنگ (اسم)
panther

جملات نمونه

1. The ferocious panther is chasing a rabbit.
[ترجمه ترگمان]پلنگ وحشی دنبال خرگوش است
[ترجمه گوگل]پنگور وحشی به دنبال خرگوش است

2. Still, it seemed that the Black Panther Party was subjected to the most horrendous harassment by government authorities.
[ترجمه ترگمان]با این حال به نظر می رسید که حزب پلنگ سیاه مورد آزار و اذیت شدید مقامات دولتی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسید که حزب سیاه پانچ تحت تعقیب وحشتناک ترین مقامات دولتی قرار گرفت

3. Some of these Knights adopted the panther as their emblem, and the Knight Panther was created.
[ترجمه ترگمان]برخی از این شوالیه ها پلنگی را به عنوان نماد خود انتخاب کردند و پلنگ شوالیه ایجاد شد
[ترجمه گوگل]بعضی از این شوالیه ها به عنوان نشانۀ خود پانچ را پذیرفتند و نایت پانتر ایجاد شد

4. The Knights Panther trace their origins to the wars against Araby when returning crusaders brought back outlandish animals from the east.
[ترجمه ترگمان]شوالیه های پنتر در حالی که crusaders را به سمت شرق و حیوانات بیگانه و غریب از شرق اورده بودند، در این جنگ شرکت کرده بودند
[ترجمه گوگل]شوالیه پانتر ریشه های خود را برای جنگ علیه اردبی ها در هنگام بازگشت صلیبیان به حیوانات غریب از شرق به ارمغان آورد

5. He was cat-cautious, lithe as a panther, and thoroughly at home.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک پلنگ لاغر و نرم بود و به طور کامل در خانه بود
[ترجمه گوگل]او گربه محتاط بود، به عنوان یک پنیر و به طور کامل در خانه

6. Panther is one of Britain's lesser-known car manufacturers.
[ترجمه ترگمان]پلنگ یکی از تولید کنندگان معروف اتومبیل بریتانیا است
[ترجمه گوگل]پانتر یکی از تولید کنندگان کمتر شناخته شده در بریتانیا است

7. Two-year-old female black panther stands in her cage as zoo keeper Jose Aguilar looks at her in the Santiago Zoo, Chile, September 2 200
[ترجمه ترگمان]خوزه Aguilar دو ساله ماده پلنگ سیاه دو ساله در قفس خود ایستاده است و خوزه Aguilar در باغ وحش سانتیاگو، شیلی، در ۲ سپتامبر ۲۰۰ به او نگاه می کند
[ترجمه گوگل]خوک آگولیار، متولد باغ وحش، در قفس خود در باغ وحش سانتیاگو، شیلی، 2 سپتامبر 200

8. In the video, Michael Jackson morphed into a panther.
[ترجمه ترگمان]در این ویدیو، مایکل جکسون به پلنگ تبدیل شد
[ترجمه گوگل]در این ویدیو، مایکل جکسون به پانچ تبدیل شد

9. It is a black six-limbed panther from Hell, the size of a tractor trailer, with an armored head, a venomous striking tail, and massive distensible armored jaws.
[ترجمه ترگمان]این یک پلنگ سیاه است از جهنم، به اندازه یک کابین تراکتور، با یک سر مسلح، با یک سر مسلح، با یک سر مسلح، و آرواره های بزرگ تر و jaws
[ترجمه گوگل]این یک پنیر شش ضلعی از جهنم است، اندازه یک تریلر تراکتور، با یک گلوله زره پوش، یک دم قابل توجه سمی و فک های زرهی قابل انعطاف پذیری گسترده است

10. My cummer resembles providing aggressive panther extremely directly, under photograph comparing, my criterion resembles a ham-handed small part male.
[ترجمه ترگمان]cummer من شبیه یک پلنگ تهاجمی است که به طور مستقیم، تحت مقایسه عکس، معیار من شبیه به بخش کوچکی از جنس مذکر است
[ترجمه گوگل]cummer من شبیه به ارائه panther تهاجمی به طور مستقیم به طور مستقیم، تحت عکس مقایسه، معیار من شبیه به یک مرد کوچک ham-handed بخش است

11. And a rejected baby black panther in Serbia has been adopted by a dog. The mother has accepted the new member of the family and is now feeding the baby herself.
[ترجمه ترگمان]و یک پلنگ سیاه مردود در صربستان، توسط یک سگ پذیرفته شده است مادر خانواده جدید خانواده را پذیرفته و اکنون خود نوزاد را تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]یک پنکه سیاه پوست رد شده در صربستان توسط یک سگ تصویب شده است مادر عضو جدید خانواده را پذیرفته و در حال تغذیه نوزاد خود است

12. The panther held a snake in its jaws.
[ترجمه ترگمان]پلنگ یک مار را در آرواره هایش نگه داشت
[ترجمه گوگل]پانچ مار در فک هاش نگه داشته شد

13. Every moth orchid has its own flying guarding panther.
[ترجمه ترگمان]هر گل پروانه بید خودش را دارد که از پلنگ محافظت می کند
[ترجمه گوگل]هر ارکید گلدان دارای پانچ محافظ پروازی است

14. And a rejected baby black panther has been adopted by a dog.
[ترجمه ترگمان]و یک پلنگ سیاه مردود توسط یک سگ پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]یک پنکه سیاه پوست رد شده توسط یک سگ به تصویب رسیده است

15. At night, a good place to boogie through till sunrise is the Pink Panther Bar.
[ترجمه ترگمان]شب خوبی بود و تا طلوع خورشید یک جای خوب برای رقص وجود داشت
[ترجمه گوگل]در شب، یک محل مناسب برای بوگلی تا طلوع آفتاب Pink Panther Bar است

پیشنهاد کاربران

پلنگ سیاه _ پلنگ بزرگ
A black leopard ( large cat

پلنگ سیاه


کلمات دیگر: