1. Trigeminal neuralgia, especially of the left side.
[ترجمه ترگمان]درد اعصاب، مخصوصا سمت چپ
[ترجمه گوگل]نورالژی ترجیامین، به خصوص در سمت چپ
2. The letters mention bouts of sleeplessness and facial neuralgia.
[ترجمه ترگمان]نامه ها از بیماری بی خوابی و درد چهره اشاره می کنن
[ترجمه گوگل]حروف اشاره به ناخوشایند و نا آرامی صورت دارند
3. Surgery: Chronic articular rheumatism joint deformation disease, arthritis, neuralgia, back pain, frozen shoulders.
[ترجمه ترگمان]جراحی: روماتیسم مزمن، بیماری تغییر شکل مفاصل، ورم مفاصل، ورم مفاصل، درد کمر، شانه های منجمد
[ترجمه گوگل]جراحی: بیماری روماتیسمی مفصلی مزمن، بیماری مفصلی، آرتریت، نورالژی، درد پشت، شانه های یخ زده
4. Haemorrhagic and necrotic lesions were common and neuralgia was also a frequent sequelae in clinic.
[ترجمه ترگمان]ضایعات haemorrhagic و necrotic دارای آسیب های فراوانی به شمار می آمدند و neuralgia نیز به طور مکرر در کلینیک مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]ضایعات هموراژیک و نکروتیک رایج بود و نورالژی نیز عواقب مکرر در کلینیک بود
5. Pudendal neuralgia syndrome, also called testicular or reproductive neuralgia syndrome, has a high incidence and an unclear pathogenetic mechanism.
[ترجمه ترگمان]سندرم Pudendal neuralgia که به نام سندروم neuralgia testicular نیز نامیده می شود، شیوع بالایی دارد و یک مکانیزم pathogenetic مبهم دارد
[ترجمه گوگل]سندروم نورالدیا Pudendal، همچنین به نام سندرم نورالژی بیضه یا تولید مثل، دارای شیوع بالا و مکانیزم پاتوژنیک نامطلوب است
6. Intercostal neuralgia causes paroxysmal burning pain or pricking pain.
[ترجمه ترگمان]درد اعصاب باعث درد شدید و سوزش درد میشه
[ترجمه گوگل]نورالژی اینتراکتوزال باعث درد سوزش پراکسیاسمی یا درد شدید می شود
7. In trigeminal neuralgia (tic douloureux), Brief attacks of severe shooting pain along a Branch of the trigeminal nerve (in front of the ear) usually Begin after middle age, more often in women.
[ترجمه ترگمان]در trigeminal neuralgia (douloureux)، حملات مختصری از درد تیراندازی شدید در امتداد شاخه ای از عصب trigeminal (در مقابل گوش)معمولا بعد از سن متوسط شروع می شود و اغلب در زنان
[ترجمه گوگل]در ناخوشی سهگانه (tic duloureux)، حملات کوتاه از درد شدید تیراندازی در امتداد شعاع عصب سه بعدی (در مقابل گوش) معمولا بعد از سنین میانسالی آغاز می شود، بیشتر در زنان
8. Objective To explore the clinical character of nasociliary neuralgia and improve the diagnosis and treatment.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی شخصیت بالینی of neuralgia و بهبود تشخیص و درمان
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی خصوصیات بالینی نورالاژی ناسالوسیال و بهبود تشخیص و درمان
9. Objective To study the relation between trigeminal neuralgia and peripheral branch demyelination, inflammation ischemia and bone tube pression.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین trigeminal neuralgia و شعبه فرعی demyelination، التهاب ایسکمی مغزی و استخوان کفل
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه بین نورالژی تریگمینال و دمیئلیناسیون شاخه محیطی، ایسکمی التهابی و استرس استخوانی است
10. Neuralgia: Pain of unknown cause in the area covered by a peripheral sensory nerve.
[ترجمه ترگمان]neuralgia: درد علت نامعلومی در ناحیه پوشیده از عصب حسی محیطی
[ترجمه گوگل]نورالژی: درد ناشناخته ای در ناحیه ای که توسط عصب حسی محیطی پوشیده شده است
11. Multiple sclerosis can cause facial pain indistinguishable from idiopathic trigeminal neuralgia.
[ترجمه ترگمان]تصلب چند گانه می تواند منجر به pain صورت از idiopathic trigeminal neuralgia شود
[ترجمه گوگل]مولتیپل اسکلروزیس میتواند باعث درد ناشی از ناخوشیهای سه گانه ایدیوپاتیک شود
12. This action has been shown to be a good predictor of therapeutic effectiveness in trigeminal neuralgia.
[ترجمه ترگمان]این اقدام به عنوان یک پیش بینی کننده خوب از اثربخشی درمانی در trigeminal neuralgia نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]این عمل نشان داده شده است که پیش بینی خوبی از اثربخشی درمان در نورالژی تریمینال است
13. Neurologic Examination Neurologic findings are always normal in patients with trigeminal neuralgia.
[ترجمه ترگمان]Neurologic Examination Examination (Neurologic Examination findings)همیشه در بیماران مبتلا به trigeminal neuralgia نرمال هستند
[ترجمه گوگل]بررسی عصب شناختی یافته های نورولوژیک همیشه در بیماران مبتلا به نورالژی ترشحنا عادی است
14. That's the way many people describe their sciatica - one of the commonest and most debilitating forms of neuralgia.
[ترجمه ترگمان]این روشی است که بسیاری از مردم sciatica خود را توصیف می کنند - یکی از رایج ترین و most اشکال debilitating
[ترجمه گوگل]این همان شیوه ای است که بسیاری از مردم آن را توضیح می دهند - یکی از رایج ترین و ناتوان کننده ترین انواع نورالژی
15. Treatment is with carbamazepine and / or the other medications mentioned for trigeminal neuralgia.
[ترجمه ترگمان]درمان با carbamazepine و یا داروهای دیگر ذکر شده برای trigeminal neuralgia است
[ترجمه گوگل]درمان با کاربامازپین و یا داروهای دیگر که برای نورالژی ترشحمی ذکر شده است