کلمه جو
صفحه اصلی

optimism


معنی : نیک بینی، فلسفه خوش بینی
معانی دیگر : خوشبینی

انگلیسی به فارسی

فلسفه خوش بینی، نیک بینی


خوش بینی، نیک بینی، فلسفه خوش بینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the belief that everything will turn out well, or that there are good aspects of every situation. (Cf. pessimism.)
مترادف: sanguineness
متضاد: despair, pessimism
مشابه: assurance, buoyancy, confidence, expectancy, hope, hopefulness

- He was always surprised at her optimism considering all the misfortunes that she had experienced in her life.
[ترجمه ترگمان] او همیشه از خوش بینی خود با توجه به the که در زندگی خود تجربه کرده بود تعجب می کرد
[ترجمه گوگل] او همیشه با خوشحالی او را با توجه به تمام بدبختی هایی که در زندگی او تجربه کرده بود، شگفت زده کرد

(2) تعریف: the belief that good is the dominant force in the universe. (Cf. pessimism.)
متضاد: pessimism
مشابه: idealism

(3) تعریف: the belief that this universe is the best possible one. (Cf. pessimism.)
متضاد: pessimism

• state of seeing the good in life, state of hoping for the best
optimism is the feeling of being hopeful about the future.

مترادف و متضاد

state of having positive beliefs


نیک بینی (اسم)
optimism

فلسفه خوش بینی (اسم)
optimism

Synonyms: anticipation, assurance, brightness, buoyancy, calmness, certainty, cheer, cheerfulness, confidence, easiness, elation, encouragement, enthusiasm, exhilaration, expectation, good cheer, happiness, hopefulness, idealism, looking on bright side, positivism, rose-colored glasses, sanguineness, sureness, trust


Antonyms: doubt, gloom, hopelessness, pessimism


جملات نمونه

1. bland optimism
خوش بینی ملایم

2. i prefer optimism to pessimism
من خوشبینی را به بدبینی ترجیح می دهم.

3. overflowing with optimism
سرشار از خوش بینی

4. the recession of optimism
کم شدن درجه ی خوش بینی

5. to sustain one's optimism
خوش بینی خود را حفظ کردن

6. it is the laughter and optimism in you that gives me strength
این خنده و خوشبینی تو است که به من قوت قلب می دهد.

7. a young girl, full of life and optimism
دختری جوان پر از شور و نشاط و خوش بینی

8. The air-pollution board has reacted with cautious optimism to the announcement.
[ترجمه ترگمان]هیات ضد آلودگی با خوش بینی محتاطانه نسبت به اعلام این خبر واکنش نشان داده است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره آلودگی هوا با خوش بینی محتاطانه به اعلامیه واکنش نشان داده است

9. They ended the discussion on a note of optimism.
[ترجمه ترگمان]آن ها بحث را در مورد یک یادداشت خوش بینی به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]آنها بحث را در مورد یادآوری خوش بینی پایان دادند

10. Her optimism turned out to be misplaced.
[ترجمه ترگمان] optimism تبدیل به گم شدن شد
[ترجمه گوگل]خوش بینی او ناخوشایند بود

11. to catch waves of optimism, there's hope you may die young at 80.
[ترجمه ترگمان]برای گرفتن امواج خوش بینی، امید وجود دارد که ممکن است در سن ۸۰ سالگی مرد
[ترجمه گوگل]برای گرفتن امواج خوش بینی، امید وجود دارد که شما در سن 80 سالگی مرد

12. I had to smile at his optimism.
[ترجمه ترگمان]باید به خوش بینی او لبخند می زدم
[ترجمه گوگل]مجبور شدم خوشبختانه لبخند بزنم

13. Her optimism seemed to infect all those around her.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که optimism همه اطرافیانش را آلوده کرده بود
[ترجمه گوگل]خوش بینی او به نظر می رسید همه کسانی که اطراف او را آلوده می کنند

14. There are very real grounds for optimism.
[ترجمه ترگمان]دلایل زیادی برای خوش بینی وجود دارد
[ترجمه گوگل]دلایل بسیار خوبی برای خوش بینی وجود دارد

15. He swings from wild optimism to total despair.
[ترجمه ترگمان]او از خوش بینی وحشیانه تا ناامیدی کامل نوسان می کند
[ترجمه گوگل]او از خوشحالی وحشی به ناامیدی کامل تغییر می کند

I prefer optimism to pessimism.

من خوش‌بینی را به بدبینی ترجیح می‌دهم.


پیشنهاد کاربران

امیدواری، نگاه امید وارانه به آینده

خوش بینی فلسفه

1 - خوش نگر
2 - خوش نگری

هو
خوش بینی.

optimism ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: خوش بینی
تعریف: نگرشی که برحسب آن روند امور رو به بهبودی است و خواسته ها و آرزوهای آدمی درنهایت برآورده می شود

مثبت نگری؛ مثبت اندیشی


کلمات دیگر: