1. The jury had been nobbled and the case had to be reheard.
[ترجمه ترگمان]هیات ژوری دادگاه عالی بودن و پرونده باید \"reheard\" باشه
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و پرونده باید مورد تجدید نظر قرار گیرد
2. The thief was nobbled in the act.
[ترجمه ترگمان]دزد در حین ارتکاب جرم دستگیر شده بود
[ترجمه گوگل]دزد در عمل عمل می کرد
3. He nobbled her in the corridor to sign the invoice.
[ترجمه ترگمان]او را در راهرو به صدا در آورد و آن را امضا کرد
[ترجمه گوگل]او در راهرو برای فاش کردن اسمش را زد
4. He was jailed for 15 years for nobbling a horse that had been going to run in the Derby.
[ترجمه Kevin] او به خاطر گروگان گرفتن اسب هایی که قرار بود در دربی شرکت کنندبه مدت 15 سال زندانی بود.
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۱۵ سال زندانی شد و اسبی را که قرار بود در داربی گیر کند، به زندان انداخت
[ترجمه گوگل]او برای 15 سال به خاطر اسب هایی که در دربی راه می رفت، زندانی شد
5. They nobbled two children as hostages in addition.
[ترجمه ترگمان]آن ها علاوه بر این دو کودک را به گروگان گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها علاوه بر این، دو فرزند را نیز گروگان گرفتند
6. He was nobbled by the press who wanted details of the affair.
[ترجمه ترگمان]کسی که جزئیات این ماجرا را می خواست، او را تحت تاثیر قرار داده بود
[ترجمه گوگل]او توسط مطبوعات مورد سوء قصد قرار گرفت و خواستار جزئیات امور بود
7. His opportunity to re-establish himself had been nobbled by the manager's tactics.
[ترجمه ترگمان]از این فرصت استفاده کرد تا پیشرفت مدیر را دوباره برقرار کند
[ترجمه گوگل]فرصت او برای ایجاد مجدد خود توسط تاکتیک مدیران مورد سوء ظن قرار گرفت
8. I was nobbled by my deaf old aunt and couldn't get away.
[ترجمه ترگمان]من از طرف خاله deaf کور شدم و نتونستم از اینجا برم
[ترجمه گوگل]من توسط عمه ی قدیمی ناشنوایانم دزدیده شدم و نمی توانستم فرار کنم
9. The horse was nobbled by a doping gang.
[ترجمه ترگمان]اسب با یک باند دوپینگ nobbled شده بود
[ترجمه گوگل]اسب توسط یک باند دوپینگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت
10. Many Germans detect a plot to nobble their exporters.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آلمان ها طرحی را برای nobble صادر کنندگان خود تشخیص می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آلمانی ها یک طرح را برای بدست آوردن صادرکنندگان خود تشخیص می دهند
11. He tried to nobble one of the jurors.
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد یکی از هیات منصفه رو گول بزنه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد یکی از اعضای هیئت منصفه را جلب کند
12. It must be tempting to nobble a rival.
[ترجمه ترگمان]این کار ممکن است وسوسه انگیز باشد که رقیب خود را به خطر بیندازد
[ترجمه گوگل]باید وسوسه انگیز باشد که یک رقیب را بدست آورد
13. The trial was stopped before Christmas after allegations of attempts to nobble the jury.
[ترجمه ترگمان]این محاکمه قبل از کریسمس پس از اتهام تلاش برای nobble هیات منصفه متوقف شد
[ترجمه گوگل]محاکمه قبل از کریسمس پس از ادعای تلاش برای جریمه هیئت منصفه، متوقف شد
14. The jury who convicted him were suspected of being nobbled.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه که او را مجرم شناخته بودند مظنون به اخراج شدن بودند
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه ای که به او محکوم شد، مشکوک به زنا شد