کلمه جو
صفحه اصلی

pastel


معنی : وسمه، نقاشی با مداد رنگی، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی
معانی دیگر : پودر رنگ که با انگم آمیخته و به صورت خمیر در می آید و از آن مداد شمعی می سازند، گچ رنگی، پاستل، رنگ شمعی، مداد شمعی، نقاشی یا تصویر (با مداد شمعی یا رنگ شمعی)

انگلیسی به فارسی

پاستل، نقاشی با مداد رنگی، وسمه، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی


(گیاه‌شناسی) وسمه، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی، نقاشی بامداد رنگی


انگلیسی به انگلیسی

• light color, pale color; type of artist's crayon
having a light and pale coloring; of pastel crayons
pastel colours are pale.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pale, soft color such as light pink, light blue, or light yellow.

(2) تعریف: a chalklike crayon used in artwork, or the material from which it is made.

(3) تعریف: the art of drawing with such crayons, or a picture made by using them.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: pale and soft in color.
مشابه: pale

- She always dresses the baby in pastel colors.
[ترجمه allergie] او همیشه به بچه لباس هایی با رنگ های سرد و نرم می پوشاند.
[ترجمه ترگمان] اون همیشه بچه رو با رنگ های روشن انتخاب می کنه
[ترجمه گوگل] او همیشه کودک را در رنگ های استیل پوشانده است

(2) تعریف: drawn using pastels.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ماده رنگی
[نساجی] وسمه - نیل گیاهی - خمیر چاپ

مترادف و متضاد

Synonyms: delicate, light, pale, soft-hued, toned


Antonyms: bright, loud, vivid


وسمه (اسم)
indigo, pastel

نقاشی با مداد رنگی (اسم)
pastel

نیل گیاه (اسم)
pastel

ایساتیس رنگرزان (اسم)
pastel

خمیر مواد رنگی (اسم)
pastel

muted in color


جملات نمونه

1. Do you like working with pastels/in pastel?
[ترجمه ترگمان]دوست داری با pastels یا با گچ کار کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید کار با دستبند / دستمال کاغذی؟

2. The room was beautifully done out in pastel colours.
[ترجمه ترگمان]اتاق به زیبایی با رنگ های روشن تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق به زیبایی در رنگ های پاستیل انجام می شود

3. The living room was painted in pastel shades of pink and blue.
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن با رنگ های روشن صورتی و آبی نقاشی شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن در سایه های پاستل صورتی و آبی رنگ شده است

4. Cool pastel shades are just right for summer.
[ترجمه ترگمان]shades های باحال فقط واسه تابستون درست می مونه
[ترجمه گوگل]سایه های زیبای ساحلی درست در تابستان است

5. The walls were painted in pastel shades.
[ترجمه ترگمان]دیوارها با رنگ های روشن نقاشی شده بودند
[ترجمه گوگل]دیوارها در سایه های استیل نقاشی شده اند

6. The rooms were decorated in delicate pastel shades.
[ترجمه ترگمان]اتاق ها به رنگ های ظریف و ظریف تزیین شده بودند
[ترجمه گوگل]اتاقها در سایه های پلاستیکی ظریف تزئین شده بودند

7. Pastel colours are restful to the eye.
[ترجمه ترگمان]رنگ های pastel برای چشم آرامش بخش هستند
[ترجمه گوگل]رنگ پاستل به چشم استراحت می دهد

8. Stephansdom, and pastel century-old apartments standing in a tight row like a chorus line.
[ترجمه ترگمان]آپارتمان های قدیمی قرن ۱۹ و pastel قدیمی در ردیف محکم مثل یک ردیف کر ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]Stephansdom و آپارتمان های قرن پیراشکی ایستاده در یک ردیف تنگ مانند خط کوروس

9. The room was decorated in pastel shades.
[ترجمه ترگمان]اتاق با رنگ های روشن تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق در سایه های استیل تزئین شده بود

10. I saw Peter wearing a pastel blue cotton sweater, sheer and delicate-a very fine sweater.
[ترجمه ترگمان]من پیتر را دیدم که یک بلوز بافتنی آبی رنگ پوشیده بود، درست و ظریف، یک ژاکت بسیار خوب
[ترجمه گوگل]من پیتر را دیدم که یک ژاکت پنبه ای آبی رنگ پاشنه ای داشت، خالص و ظریف، یک ژاکت بسیار زیبا

11. Cool, refreshing pastel shades are just right for a long hot summer!
[ترجمه ترگمان]خوبه، shades refreshing تازه برای یه تابستون خیلی طولانی درست شده
[ترجمه گوگل]سایه های خیره کننده، طراوت و شاداب فقط برای تابستان طولانی است!

12. We went for the mid-tones and pastel shades.
[ترجمه ترگمان]به سمت رنگ های روشن و tones رفتیم
[ترجمه گوگل]ما برای میانه و سایه های پاستیل رفتیم

13. But every day we see more pastel patches of red, purple, yellow, and pale green of swelling buds.
[ترجمه ترگمان]اما هر روز حباب های بیشتری از رنگ های قرمز، بنفش، زرد و سبز کم رنگ را می بینیم
[ترجمه گوگل]اما هر روز شاهد تکه های بیشتری از نقاشی های قرمز، بنفش، زرد و سبز مایل به سبز جوانه های تورم می باشیم

14. It smashed into the pastel tiles above the grate.
[ترجمه ترگمان]به کاشی ها برخورد کرد که بالای بخاری دیواری قرار داشت
[ترجمه گوگل]آن را به کاشی های کاشی در بالای رشته شکستن

پیشنهاد کاربران

رنگ های ملایم و کمرنگ

تار

پاستل

رنگ گچی ، گچ رنگ

رنگ روشن

pastel ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: گچ‏رنگ
تعریف: خمیره‏ای از ماده‏های رنگی آمیخته با گچ و صمغ که به صورت چوبچه درآمده است


کلمات دیگر: