1. The sun beat down on his bald pate.
[ترجمه ترگمان]سر طاس او بر سر طاس او فرود آمد
[ترجمه گوگل]خورشید بر پاستای طعمهش زد
2. Pate de foie gras to the sound of trumpets?
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]رعایت دایره های صدای ترومپت ها؟
3. Prosecutors made Pate their test case.
[ترجمه ترگمان]دادستان ها Pate را مورد آزمایش قرار دادند
[ترجمه گوگل]دادستان ها پرونده آزمون خود را به ثبت رساندند
4. A meticulous tinkerer with a balding pate and a white-frosted red beard, he is as stern as a preacher.
[ترجمه ترگمان]زنی با موهای کله تاس و ریش قرمز رنگ و مو قرمزی به اندازه یک واعظ سختگیر است
[ترجمه گوگل]یک جادوگر دقیق با یک کاسه چنبره و یک ریش قرمز سفید مایل به یخ، او به عنوان یک سخنران استار است
5. Pate pleaded guilty to drug conspiracy charges in September and was sentenced to 18 months in prison.
[ترجمه ترگمان]Pate در ماه سپتامبر به جرم قاچاق مواد مخدر مجرم شناخته شد و به ۱۸ ماه زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]محکومیت در ماه سپتامبر به اتهام توطئه مواد مخدر محکوم شد و به 18 ماه حبس تعزیری محکوم شد
6. Looking down at the top of Joe's balding pate, Michael listened to the haunting childish voice and could have cried.
[ترجمه ترگمان]به بالای کله تاس جو نگاه کرد، مایکل به صدای بچگانه haunting گوش می داد و می توانست فریاد بزند
[ترجمه گوگل]مایکل به صدای کودکانه غم انگیز نگاه کرد و میکشید و می توانست گریه کند
7. Originally a pate was a meat mixture baked in a pastry crust.
[ترجمه ترگمان]در اصل یک تکه گوشت بود که در پوسته شیرینی پخته شده بود
[ترجمه گوگل]در اصل یک پاستا یک مخلوط گوشتی بود که در پوسته خمیر پخته شده بود
8. Upright bassist Kevin Pate also acknowledges his paternal influences.
[ترجمه ترگمان]کوین Pate نوازنده گیتار Upright نیز تاثیر پدر خود را تصدیق می کند
[ترجمه گوگل]کوین پاتست، قهرمان مستعار قاطع، همچنین تأثیرات پدرانه خود را می پذیرد
9. A good pate should contain at least one-third fat; otherwise it tends to be dry and tough.
[ترجمه ترگمان]یک فرد عادی باید حداقل یک فرد چاق را داشته باشد؛ در غیر این صورت باید خشک و سخت باشد
[ترجمه گوگل]پاستای خوب باید حاوی حداقل یک سوم چربی باشد در غیر این صورت تمایل به خشک شدن و سخت شدن دارد
10. Pate now describes meat loaves that are prepared with and without a crust.
[ترجمه ترگمان]Pate در حال حاضر نان های گوشتی را که با و بدون پوسته تهیه شده اند، توصیف می کند
[ترجمه گوگل]پاستا در حال حاضر توصیف میوه های گوشتی است که با و بدون پوسته آماده می شوند
11. After the pate and the ocular region are the solarization suffers injury, are easiest dry and present the wrinkle the spot.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که هوش و حواس خود را به دست آوردند، solarization آسیب می بینند، راحت ترین قسمت خشک و خشک و خشک هستند
[ترجمه گوگل]پس از پاستا و منطقه چشم، سولاریزاسیون آسیب می بینند، ساده ترین خشک هستند و چین و چروک نقطه را نشان می دهند
12. Objective : Goal discussion gland cystitis and pate delta region inflammation laser treatment.
[ترجمه ترگمان]هدف: بحث هدف، غده gland gland و ناحیه pate pate برای درمان لیزری است
[ترجمه گوگل]هدف از این تحقیق در مورد لیپوساکشن التهاب کیستیت غده و پت دلتا است
13. But like the traditional samurai hairstyle (shaved pate and topknot), such attitudes are looking increasingly out of date.
[ترجمه ترگمان]اما مانند مدل موی samurai سنتی (کله تراشیده و topknot)، این رفتارها به طور فزاینده ای از تاریخ خارج می شوند
[ترجمه گوگل]اما مانند مدل موی سنتی سامورایی (پت و پشم براق)، چنین نگرشی ها به طور فزاینده ای از تاریخ به نظر می رسند
14. When her pate grows to can support own head, the coca quick speed and the change posture, let him realize looks at the thing from the different speed and the different angle.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مغز او رشد می کند تا بتواند از ذهن خود پشتیبانی کند، سرعت سریع و حالت تغییر، به او اجازه می دهد که از سرعت متفاوت و زاویه متفاوت به آن نگاه کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که پاستا او رشد می کند تا بتواند سر خود را حفظ کند، سرعت سریع کوکا و وضعیت تغییر، به او اجازه می دهد متوجه چیزی از سرعت های مختلف و زوایای مختلف می شود