کلمه جو
صفحه اصلی

oratory


معنی : عبارت سازی، فصاحت، سخن سرایی، خوش زبانی، فن خطابه، فصاحت و بلاغت، سخن پردازی، شیوهسخنرانی، علم بدیع
معانی دیگر : نمازخانه، خلوتگاه مذهبی، کلیسای کوچک، (کلیسای کاتولیک) انجمن کشیشان

انگلیسی به فارسی

شیوه سخنرانی، فن خطابه، سخن پردازی


روحانی، فصاحت و بلاغت، فن خطابه، فصاحت، سخن پردازی، شیوهسخنرانی، علم بدیع، خوش زبانی، سخن سرایی، عبارت سازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the art of public speaking.
مترادف: elocution, rhetoric
مشابه: articulation, speech

- He has good ideas, but he needs to improve his skill in oratory if he wants to win an election.
[ترجمه ترگمان] او ایده های خوبی دارد، اما اگر بخواهد در انتخابات پیروز شود، باید مهارت خود را در سخنرانی بهبود بخشد
[ترجمه گوگل] او ایده های خوبی دارد، اما اگر او بخواهد برنده انتخابات شود، باید مهارت او را در زمینه روحانیت بهبود بخشد

(2) تعریف: eloquent or powerful speech in a public setting.
مترادف: eloquence
مشابه: address, declamation, lecture, oration, panegyric, peroration, persuasion, rhetoric, speech

- The audience was moved by her brilliant oratory.
[ترجمه ترگمان] حضار تحت تاثیر سخنرانی برجسته او قرار گرفتند
[ترجمه گوگل] تماشاچیان با جلال درخشان خود حرکت کردند
اسم ( noun )
حالات: oratories
• : تعریف: a small chapel or room for private worship or prayer.

• art of public speaking; skill and experience in public speaking
oratory is the art of making formal speeches; a formal word.

مترادف و متضاد

عبارت سازی (اسم)
rant, bombast, grandiloquence, elocution, eloquence, oratory, prate

فصاحت (اسم)
elocution, eloquence, oratory

سخن سرایی (اسم)
elocution, oratory

خوش زبانی (اسم)
eloquence, oratory, silver tongue, smooth tongue

فن خطابه (اسم)
oratory, homiletics

فصاحت و بلاغت (اسم)
rhetoric, oratory

سخن پردازی (اسم)
oratory, verbiage

شیوه سخنرانی (اسم)
oratory

علم بدیع (اسم)
rhetoric, oratory

public speaking


Synonyms: articulation, declamation, diction, elocution, eloquence, grandiloquence, rhetoric, speaking, speech, speechifying, speechmaking


جملات نمونه

1. his oratory had hypnotized the audience
سخنوری او شنوندگان را افسون کرده بود.

2. political oratory is not my métier
در سخنرانی سیاسی سررشته ندارم.

3. a blaze of oratory
سخنوری هنرمندانه و پردرخشش

4. He dazzled the crowd with his oratory.
[ترجمه ترگمان]جمعیت را با نمازخانه خود گیج کرد
[ترجمه گوگل]او را با سخنرانی او خیره کرد

5. He displayed determination as well as powerful oratory.
[ترجمه ترگمان]او عزم و اراده خود را به عنوان نمازخانه قدرتمند به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او همچنین عزیزان و قدرتمند را به نمایش گذاشت

6. His oratory soon had the crowd booing his opponents.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او به زودی طرفداران او را هو کردند
[ترجمه گوگل]اوباما به زودی جمعیت خود را به مخالفانش تحمیل کرد

7. The crowd was held spellbound by her oratory.
[ترجمه ترگمان]جمعیت مسحور نمازخانه او شده بود
[ترجمه گوگل]جمعیت توسط احتیاج خود را جشن گرفت

8. I admire the oratory of some politicians.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی برخی از سیاستمداران را تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]من بعضی از سیاستمداران را تحسین می کنم

9. The prime minister has a reputation for powerful oratory.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر شهرت زیادی به سخنرانی قدرتمند دارد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر دارای اعتبار قدرتمند است

10. Reverend Sonny Lara is well-known for his oratory.
[ترجمه ترگمان]کشیش سانی لارا به خاطر سخنرانی اش مشهور است
[ترجمه گوگل]سونن لارا حاکم است که برای تعلیم او شناخته شده است

11. It was called oratory, and dealt with, among other things, logic and the art of persuasion. . . .
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح نمازخانه نام داشت، و در میان چیزهای دیگر منطق و هنر متقاعد کردن را به کار می برد
[ترجمه گوگل]این سخنرانی نامیده شد و در میان چیزهای دیگر، منطق و هنر تعلیم و تربیت نیز مورد توجه قرار گرفت

12. Mozart's heroic brand of oratory is very different from Beethoven's much more robust variety.
[ترجمه ترگمان]شهرت قهرمانانه موتزارت با تنوع بسیار بسیار متفاوت است
[ترجمه گوگل]نام تجاری قهرمانانه موتزارت از تعطیلات بسیار متفاوت با انواع بسیار قوی بتهوون است

13. Buchanan, armed with little more than expert oratory, can probably be sidelined by the Republicans.
[ترجمه ترگمان]بیوکنن که مجهز به کمی بیش از سخنوری تخصصی است، احتمالا توسط جمهوری خواهان به حاشیه رانده خواهد شد
[ترجمه گوگل]بوکانان، مسلکی با کمی بیش از متخصص تعالیم، احتمالا توسط جمهوری خواهان کنار گذاشته می شود

14. It was subsequently placed in the inner oratory where it was enshrined beneath an altar.
[ترجمه ترگمان]پس از آن در نمازخانه داخلی، جایی که آن را زیر محراب دفن کرده بودند، قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پس از آن در احادیث داخلی قرار گرفت که در آنجا تحت محراب قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

the art or practice of formal speaking in public
فن سخنوری
فن خوش زبانی - خوش بیانی
فصاحت و بلاغت
فن زیبا نطق کردن
( زبان بازی )


کلمات دیگر: