کلمه جو
صفحه اصلی

norway


معنی : نروژ
معانی دیگر : کشور نروژ (در شمال اروپا - پایتخت: 323877 - oslo کیلومتر مربع)

انگلیسی به فارسی

نروژ


نروژی، نروژ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a Scandinavian country on the Atlantic.

• kingdom of norway, westernmost country in scandinavia (northernmost region in europe)
the kingdom of norway is a country in northern europe. norway became independent from sweden in 1905 and was occupied by germany from 1940 to 1945. it is a member of the council of europe and nato. it applied for membership in the european union in 1992. king harald v succeeded his father in 1991. gro harlem brundtland, of the norwegian labour party (dna), became prime minister in 1990. norway exports oil.

مترادف و متضاد

نروژ (اسم)
norway

جملات نمونه

1. One was washed ashore in Norway.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها در ساحل نروژ شسته شد
[ترجمه گوگل]یکی در ساحل در نروژ شسته شد

2. We wish to thank the people of Norway for the warm hospitality extended to us during our recent visit.
[ترجمه ترگمان]ما آرزو داریم که از مردم نروژ برای مهمان نوازی گرم تشکر کنیم
[ترجمه گوگل]ما مایل به تشکر از مردم نروژ برای مهمان نوازی گرم در طول سفر اخیر ما به ما

3. Norway has quadrupled its exports to the EU.
[ترجمه ترگمان]نروژ صادرات خود را به اتحادیه اروپا چهار برابر کرده است
[ترجمه گوگل]نروژ صادرات خود را به اتحادیه اروپا چهار برابر کرده است

4. They tried to chart the sea area between Norway and Denmark.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا منطقه دریایی بین نروژ و دانمارک را ترسیم کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند منطقه دریایی را بین نروژ و دانمارک ترسیم کنند

5. The kingdom of Norway has a long and rugged coastline.
[ترجمه ترگمان]پادشاهی نروژ دارای خط ساحلی بلند و ناهموار است
[ترجمه گوگل]پادشاهی نروژ دارای خط ساحلی طولانی و ناهموار است

6. The Orkney islands were formerly dependencies of Norway and Denmark.
[ترجمه ترگمان]جزایر \"اورکنی\" قبلا به نروژ و دانمارک تقسیم شده بودند
[ترجمه گوگل]جزایر اورکنی قبلا وابسته به نروژ و دانمارک بود

7. Norway jumped from ninth to third place.
[ترجمه ترگمان]نروژ از مکان نهم تا سوم پایین پرید
[ترجمه گوگل]نروژ از نهم تا سوم جای گرفت

8. Norway had held Holland to a scoreless draw in Rotterdam.
[ترجمه ترگمان]نروژ هلند را به تساوی بدون گل در روتردام برگزار کرده بود
[ترجمه گوگل]نروژ هلند را به یک قرعه کشی بدون گل در روتردام برگزار کرد

9. Do you remember going to Norway? That was a good holiday.
[ترجمه ترگمان]آیا به خاطر دارید که به نروژ می روید؟ تعطیلات خوبی بود
[ترجمه گوگل]آیا به یاد داشته باشید که رفتن به نروژ است؟ این یک تعطیلات خوب بود

10. Pacifist movements gathered strength in Norway.
[ترجمه ترگمان]حرکات pacifist در نروژ قوت گرفت
[ترجمه گوگل]جنبش Pacifist در نروژ قدرت را به دست آورد

11. His name was Hansen, a common name in Norway.
[ترجمه ترگمان]اسمش هانسن بود، نامی رایج در نروژ
[ترجمه گوگل]نام او Hansen بود، نام مشترک در نروژ

12. Norway held Holland to a 2-2 draw.
[ترجمه ترگمان]نروژ هلند را به تساوی ۲ - ۲ دست یافت
[ترجمه گوگل]نروژ هلند را به گل دوم رساند

13. Do you remember when we went to Norway? That was a good trip.
[ترجمه ترگمان]آیا به خاطر دارید که ما به نروژ رفتیم؟ سفر خوبی بود
[ترجمه گوگل]آیا به یاد داشته باشید زمانی که ما به نروژ رفتهاید؟ این یک سفر خوب بود

14. The sea fisheries are an important industry in Norway.
[ترجمه ترگمان]شیلات دریایی صنعت مهمی در نروژ است
[ترجمه گوگل]ماهیگیری دریایی یک صنعت مهم در نروژ است

15. Sweden borders Norway and Finland.
[ترجمه ترگمان]سوئد با نروژ و فنلاند هم مرز است
[ترجمه گوگل]سوئد در نروژ و فنلاند است

پیشنهاد کاربران

نام یک کشور در قاره ی اروپا
The name of a country in europe continent


کلمات دیگر: