کلمه جو
صفحه اصلی

parson


معنی : کشیش بخش
معانی دیگر : (کلیسای انگلیکان) کشیش کلیسای محل (rector هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

پدرم، کشیش بخش


کشیش بخش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a clergyman, esp. in a Protestant church; minister.

• clergyman, priest, minister
a parson is a vicar or other clergyman; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

Synonyms: chaplain, churchman/woman, clergyman/woman, ecclesiastic, minister, padre, pastor, preacher, priest, rector, reverend, vicar


کشیش بخش (اسم)
vicar, rector, parson

cleric


جملات نمونه

1. The parson, heading the procession, had just turned right towards the churchyard.
[ترجمه ترگمان]کشیش در حالی که به طرف جمعیت می رفت، به طرف حیاط کلیسا به راه افتاد
[ترجمه گوگل]پریس، رهبر حزب، فقط به سمت کلیسای جامع تبدیل شده بود

2. A class in County Down has a Presbyterian parson among its pupils.
[ترجمه ترگمان]یک کلاس در قسمت پایین، یک کشیش پرسبیتری را در میان شاگردان خود دارد
[ترجمه گوگل]یک کلاس در County Down دارای یک زبان پارسی در میان دانش آموزان است

3. He was the youngest son of a poor parson.
[ترجمه ترگمان]او جوان ترین پسر یک کشیش فقیر بود
[ترجمه گوگل]او جوان ترین پسر فقیر فقیر بود

4. Symkyn's father-in-law is the village parson, which means, of course, that Symkyn's wife is of illegitimate birth.
[ترجمه ترگمان]پدر روحانی Symkyn، کشیش دهکده است که به این معنا است که همسر Symkyn از بدو تولد نامشروع است
[ترجمه گوگل]معاون سمیکین، روستای روستایی است که البته، همسر سیمکین از تولد نامشروع است

5. His father is parson at Emminster, some way from here.
[ترجمه ترگمان]پدرش کشیش at است، از اینجا به بعد
[ترجمه گوگل]پدرش در اممینستر اصالت دارد، بعضی از راهها از اینجا

6. Finally a parson and a sexton get stuck, too, and have to run after Simpleton and his goose.
[ترجمه ترگمان]بالاخره یک کشیش و یکی از خدمه کلیسا هم گیر می افتند و باید بعد از Simpleton و غاز فرار کنند
[ترجمه گوگل]در نهایت یک قاتل و یک پسربچه نیز گیر کرده اند و باید پس از Simpleton و Goose خود را اجرا کنند

7. The parson was as effusive in his attentions as circumstance would allow, but Emilia petulantly resisted them.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که کشیش به همان اندازه در توجه ات او به هیجان آمده بود، اما امیل یا با اوقات تلخی به آن ها مقاومت کرد
[ترجمه گوگل]امیرالمؤمنین در این دیدار به این نتیجه رسید که شرایط امکان پذیر نیست، اما امیلیا به طرز وحشیانه ای از آنها مقاومت کرد

8. Hanging around the house with a parson has saved the day, if you ask me.
[ترجمه ترگمان]اگه از من بپرسی، یه کشیش با یه کشیش دور و بر خو نه رو می گیره
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسی روزی که در اطراف خانه آویزان است، روز را نجات داده است

9. The parson would swear by Jupiter to show he's a public school man but these old women would have him.
[ترجمه ترگمان]اگر کشیش به او می گفت که او یک شاگرد مدرسه دولتی است به خدا سوگند خواهد خورد، اما این زنان سالخورده او را خواهند داشت
[ترجمه گوگل]پدرش قاتل توسط مشتری برای نشان دادن او یک مرد مدرسه عمومی است اما این زنان قدیمی او را داشته باشد

10. Who'll be the parson? I, said the Rook, With my little book, I'll be the parson.
[ترجمه ترگمان]چه کسی کشیش خواهد شد؟ گراچیک گفت: من، با کتاب کوچک خودم، من کشیش خواهم شد
[ترجمه گوگل]چه کسی خواهر زاده خواهد شد؟ من، گفت: رک، با کتاب کوچک من، من خواهم بود

11. The parson rode a step or two nearer.
[ترجمه ترگمان]کشیش یکی دو قدم نزدیک تر رفت
[ترجمه گوگل]زوج یک قدم یا دو نزدیکتر راندند

12. In it, Parson shoots an elephant and lets a bunch of villagers make off with its flesh.
[ترجمه ترگمان]در این کار، فیل یک فیل را پرتاب می کند و یک دسته از اهل ده را با گوشت خود جدا می کند
[ترجمه گوگل]در آن، پارسون یک فیل را می کشد و یک دسته از روستاییان را با گوشت خود می کند

13. I am Parson Tringham, the antiquary, of Stagfoot Lane, and I amcompiling the new local history.
[ترجمه ترگمان]من Parson Tringham، the لین، از Stagfoot لین هستم، و تاریخ جدید محلی را amcompiling
[ترجمه گوگل]من Parson Tringham، آثار تاریخی Stagfoot Lane هستم، و من تاریخ محلی جدید را جمع آوری می کنم

14. In some countries a hunting parson is no uncommon sight.
[ترجمه ترگمان]در بعضی از کشورها یک کشیش شکار غیر معمول نیست
[ترجمه گوگل]در برخی از کشورها شاهزاده ی شکار هیچ دید غیر معمولی نیست

15. The parson has devoted his whole life to the church.
[ترجمه ترگمان]کشیش تمام عمرش را وقف کلیسا کرده است
[ترجمه گوگل]کلیسا تمام زندگی خود را به کلیسا اختصاص داده است


کلمات دیگر: