کلمه جو
صفحه اصلی

officiary


معنی : صاحب منصب، مامور رسمی، مقام رسمی
معانی دیگر : صاحب منصبان، گروه کارمندان، دیوان سالاران

انگلیسی به فارسی

کمیساریا، صاحب منصب، مامور رسمی، مقام رسمی


صاحب منصب، مامور رسمی، مقام رسمی


انگلیسی به انگلیسی

• official, formal

مترادف و متضاد

صاحب منصب (اسم)
officer, official, officiary

مامور رسمی (اسم)
officiary

مقام رسمی (اسم)
officiary


کلمات دیگر: