1. my end draws nigh
پایان من دارد نزدیک می شود.
2. i served them for nigh on thirty years
حدود سی سال برای آنها کار کردم.
3. everyone wanted to be next and nigh to her
همه می خواستند نزدیک و در کنار او باشند.
4. There were nigh on 40 people there.
[ترجمه ترگمان]حدود ۴۰ نفر اونجا بودن
[ترجمه گوگل]نزدیک به 40 نفر آنجا بودند
5. The end of the world is nigh!
[ترجمه ترگمان]آخر دنیا نزدیک است!
[ترجمه گوگل]پایان جهان نزدیک است!
6. I had to pay nigh on forty pounds for it.
[ترجمه ترگمان]من باید به چهل پوند پول بدهم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم حدود چهل پوند آن را بپردازم
7. They've lived in that house for nigh on 30 years.
[ترجمه ترگمان]تقریبا سی سال است که در آن خانه زندگی کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها 30 سال است که در آن خانه زندگی می کنند
8. I just found it really hard, y'know. Nigh impossible.
[ترجمه ترگمان] میدونم که خیلی سخت بود غیر ممکنه
[ترجمه گوگل]من فقط آن را سخت کشف کردم، می دانم نزدیک غیرممکن است
9. Winter was drawing nigh.
[ترجمه ترگمان]زمستان داشت نزدیک می شد
[ترجمه گوگل]زمستان در حال نزدیک شدن بود
10. Undermanning can make the task nigh impossible on some estates; on the others the approach is far too casual.
[ترجمه ترگمان]Undermanning می تواند کار را نزدیک به برخی از املاک غیرممکن کند؛ از سوی دیگر، رویکرد دیگر بسیار عادی است
[ترجمه گوگل]Undermanning می تواند این کار را در برخی املاک غیرممکن کند؛ بر روی دیگران رویکرد بیش از حد گاه به گاه است
11. Music is the art which is most nigh to tears and memory. Oscar Wilde
[ترجمه ترگمان]موسیقی هنری است که نزدیک به اشک و حافظه است اسکار وایلد
[ترجمه گوگل]موسیقی هنر است که نزدیک به اشک و حافظه است اسکار وایلد
12. The end of the world may be nigh, but do we really care?
[ترجمه ترگمان]ممکن است پایان دنیا نزدیک باشد، اما آیا ما واقعا به آن اهمیت می دهیم؟
[ترجمه گوگل]پایان جهان ممکن است نزدیک باشد، اما واقعا ما اهمیت می دهیم؟
13. A brave new wasteless world seemed nigh.
[ترجمه ترگمان]دنیای جدیدی به نظرش رسید
[ترجمه گوگل]دنیای بی رحم جدید به نظر نزدیک شد
14. It wil be nigh impossible to borrow to buy hardware or a major software license.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که قرض گرفتن برای خرید سخت افزار یا یک مجوز نرم افزاری مهم، تقریبا غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]برای خرید سخت افزار و یا یک مجوز نرم افزاری بزرگ، ممکن است قرض گرفتن غیرممکن باشد