کلمه جو
صفحه اصلی

niggard


معنی : ادم خسیس، لئیم، ادم تنگ چشم
معانی دیگر : خسیس، ژکور، گران کیسه، زفت

انگلیسی به فارسی

آدم خسیس، آدم تنگ چشم، لئیم


نجیب زاده، ادم خسیس، ادم تنگ چشم، لئيم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a very stingy person; miser.
مترادف: cheapskate, miser, penny pincher, skinflint, tightwad
مشابه: piker, scrooge
صفت ( adjective )
• : تعریف: stingy; niggardly.
مترادف: miserly, penurious, stingy
مشابه: parsimonious

• stingy person, miser

مترادف و متضاد

ادم خسیس (اسم)
miser, curmudgeon, niggard, save-all

لئیم (اسم)
curmudgeon, niggard

ادم تنگ چشم (اسم)
niggard

جملات نمونه

1. Don't expect that niggard to invite you to dinner.
[ترجمه ترگمان]از تو انتظار ندارم که تو را به شام دعوت کنم
[ترجمه گوگل]انتظار نداشته باشید که شما را به شام ​​دعوت کنید

2. He always niggards with his money.
[ترجمه ترگمان]همیشه با پولش حرف می زد
[ترجمه گوگل]او همیشه پول خود را با پول خرج می کند

3. The niggard contributed little to them.
[ترجمه ترگمان]The اندکی به آن ها کمک کرد
[ترجمه گوگل]نجار کمی به آنها کمک کرد

4. Nature is prodigal in variety, but niggard in innovation.
[ترجمه ترگمان]طبیعت در تنوع زیاده روی می کند، اما در نوآوری شرکت می کند
[ترجمه گوگل]طبیعت در انواع گوناگون است، اما در نوآوری نجیب است

5. Never have we seen such a niggard like him!
[ترجمه ترگمان]هرگز مثل او آدم niggard ندیده بودیم!
[ترجمه گوگل]هرگز ما ندیده ایم مثل او!

6. What is magnanimous is not the Dao but the man. A niggard cannot do it.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بزرگوار است این است که انسان نیست بلکه انسان است یک آدم خسیس نمی تواند این کار را بکند
[ترجمه گوگل]بزرگواری دائو نیست بلکه مرد است نگران کننده نمی تواند این کار را انجام دهد

7. What magnanimous is not the Dao but the man. A niggard cannot do it.
[ترجمه ترگمان]این مرد چه بزرگوار است اما آن مرد چه بزرگوار است یک آدم خسیس نمی تواند این کار را بکند
[ترجمه گوگل]چه بزرگواری داو نیست بلکه مرد است نگران کننده نمی تواند این کار را انجام دهد


کلمات دیگر: