1. The snow was light and noiseless as it floated down.
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا تاریک می شد، برف آرام و بی صدا بود
[ترجمه گوگل]برف به آرامی به سمت پایین حرکت کرد
2. Above them an eagle circled in noiseless flight.
[ترجمه ترگمان]در بالای سرشان عقاب در پرواز بی صدا چرخ می زد
[ترجمه گوگل]در بالای آنها یک عقاب در پرواز بی صدا پرواز کرد
3. This new style of air conditioner is noiseless.
[ترجمه ترگمان]این سبک جدید کولر بی صدا است
[ترجمه گوگل]این سبک جدید تهویه مطبوع بی صدا است
4. A noiseless sound, an odourless smell, an unseen sight, an indefinable Something.
[ترجمه ترگمان]یک صدا بی صدا، یک بو odourless، یک منظره نامرئی، یک چیز توصیف ناپذیر
[ترجمه گوگل]صدای بی صدا، بوی بی بو، یک دید غیر قابل مشاهده، چیزی غیر قابل تعریف است
5. He moved with noiseless steps.
[ترجمه ترگمان]با گام های بی صدا حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او با مراحل بی صدا حرکت کرد
6. She entered the room noiseless footsteps.
[ترجمه ترگمان]با گام های بی صدا وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]او وارد صحنه های بی صدا شد
7. They moved away from scene, noiseless, seeking another entrance.
[ترجمه ترگمان]آن ها بی صدا و بی صدا از صحنه خارج شدند و به دنبال ورودی دیگری رفتند
[ترجمه گوگل]آنها از صحنه خارج شدند، بی صدا، به دنبال یک ورودی دیگر
8. Conversion action is noiseless and small vibration.
[ترجمه ترگمان]تبدیل تبدیل صدا و ارتعاش کوچک است
[ترجمه گوگل]عمل تبدیل بی صدا و لرزش کوچک است
9. The morning mail-cart, with its two noiseless wheels, speeding along these lanes like an arrow, as it always did, had driven into her slow and unlighted equipage.
[ترجمه ترگمان]کالسکه پستی صبح که دو چرخ بی صدا داشت با سرعت تمام این خطوط را مانند تیری که همیشه در آن حرکت می کرد، با کالسکه آهسته و تازه به راه انداخته بود
[ترجمه گوگل]کارت پستال صبح، با دو چرخ بی صدا، سرعت آن در امتداد این خطوط مانند یک فلش، همانطور که همیشه بود، به تجهیزات کم و کم نور خود رانده شده بود
10. The inaudible and noiseless foot of Time.
[ترجمه ترگمان]صدای آرام و بی صدا زمان
[ترجمه گوگل]پایه نامفهوم و بی صدا زمان
11. An owl swoops from the ridge top, noiseless but as flame.
[ترجمه ترگمان]جغدی از بالای صخره به سرعت خارج می شود، اما همچنان که شعله می کشد
[ترجمه گوگل]یک جغد جغد از بالا رگه بالا، بی صدا اما به عنوان شعله
12. High efficient, noiseless environment protection design.
[ترجمه ترگمان]طراحی حفاظت از محیط زیست کارآمد و کارآمد
[ترجمه گوگل]طرح حفاظت محیطی کارآمد و بی صدا
13. And to exchanging the contactor joint noiseless operating of electricity.
[ترجمه ترگمان]و تبادل the مشترک برق و برق را رد کرد
[ترجمه گوگل]و برای مبادله ی مشترک یاتاقان اتصال الکتریکی
14. Why has she not made the mosquito noiseless and its bite itchless?
[ترجمه ترگمان]چرا پشه را صدا نزده است و گاز نمی گیرد؟
[ترجمه گوگل]چرا او صدای خالص پشه را نچشیده است و نیش آن را خیس می کند؟
15. The tool holder is small, com pact, noiseless, expecially its transmission is . . .
[ترجمه ترگمان]این ابزار کوچک، قراردادی، بی سر و صدا، بی سر و صدا و transmission است
[ترجمه گوگل]دارنده ابزار کوچک، کم بسته، بی صدا است، به خصوص انتقال آن است