1. nested loop
حلقه ی تودرتو
2. He nested himself near his field.
[ترجمه ترگمان]او در نزدیکی میدان او لانه کرده بود
[ترجمه گوگل]او خود را در نزدیکی میدان خود گذاشت
3. The swallows nested under the eaves.
[ترجمه ترگمان]پرستوها در زیر لبه های بام لانه کرده بودند
[ترجمه گوگل]چلچله ها زیر بند ناف قرار گرفته اند
4. Phrases are nested in the dictionary entry for the first major word.
[ترجمه ترگمان]جمله ها در مدخل فرهنگ لغت برای اولین کلمه اصلی در شما لانه کرده اند
[ترجمه گوگل]عبارات در ورودی فرهنگ لغت برای اولین کلمه بزرگ قرار می گیرند
5. The pair of swans nested by the river.
[ترجمه ترگمان]دو قوها در کنار رودخانه لانه داشتند
[ترجمه گوگل]جفت قوها در کنار رودخانه قرار دارد
6. A small colony nested on the basalt rock face.
[ترجمه ترگمان]کلنی کوچکی در صخره سنگی بازالت درست شده است
[ترجمه گوگل]یک کلنی کوچک در چهره سنگ بازالت قرار دارد
7. Vultures nested in the cliffs and circled in slow spirals above the camp.
[ترجمه ترگمان]لاشخورها در صخره ها لانه کرده بودند و در مارپیچ به سرعت در بالای اردوگاه دور می زدند
[ترجمه گوگل]صدف ها در صخره ها قرار داشتند و در مارپیچی های آهسته بالای اردو می چرخیدند
8. Our plot occupied a compact square nested in a palm of earth on the eastern side of the river.
[ترجمه ترگمان]نقشه ما یک nested compact در کف زمین در قسمت شرقی رودخانه قرار داشت
[ترجمه گوگل]طرح ما یک مربع جمع و جور در یک نخل زمین در طرف شرقی رودخانه قرار گرفت
9. Birds nested in the porch and in the guttering, and a bold jackdaw started to build in the cold unused chimney.
[ترجمه ترگمان]پرندگان در تراس لانه کرده بودند و in، و یک jackdaw بی باک شروع به ساختن یک لوله بخاری سرد کرده بود
[ترجمه گوگل]پرندگان در حیاط و در نان تست قرار می گیرند و یک جک جک قوی در داخل دودکش سرد استفاده می شود
10. Woodlice nested in the skirting boards.
[ترجمه ترگمان]woodlice در the nested لانه کرده بود
[ترجمه گوگل]Woodlice در تابلوهای انحصاری قرار گرفت
11. I wondered if the kingfisher still nested in the sandy banks there.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که آیا the هنوز در ساحل شنی there دارد یا نه
[ترجمه گوگل]من تعجب کردم که آیا ماهی گیر در باندهای شنی در آنجا وجود دارد
12. Mother hummingbird feeding her baby, nested in a blood orange tree in Simi Valley, California.
[ترجمه ترگمان]مادر مرغ مگس خوار به کودکش غذا می دهد، در یک درخت پرتقال خون در دره Simi در کالیفرنیا لانه می کند
[ترجمه گوگل]هموروئید مادر تغذیه نوزادش، در یک درخت نارنجی خون در Simi Valley کالیفرنیا قرار دارد
13. On a nested function call, Step Into steps into the most deeply nested function.
[ترجمه ترگمان]در یک فراخوانی تابع تودرتو، گام به درون یک تابع کاملا تودرتو قدم بگذارید
[ترجمه گوگل]در فراخوانی تابع توزیع شده، گام به گام به عمیق ترین تابع توزیع شده است
14. A nested numerical storm surge forecast model for the East China Sea is developed.
[ترجمه ترگمان]یک مدل پیش بینی هجوم طوفان عددی در دریای شرق چین ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]یک مدل پیش بینی شده برای افزایش تورم عددی برای دریای چین شرقی توسعه یافته است