1. a neighborhood policeman
پاسبان محله
2. that neighborhood has become an asphalt jungle!
آن محله تبدیل شده است به یک وحش گاه آسفالت شده !
3. this neighborhood is completely built-up
این محله کاملا ساخته شده است.
4. a tough neighborhood
محله ی پرخشونت
5. a working-class neighborhood
محله ی کارگری
6. all the neighborhood came
همه ی اهل محل آمدند.
7. an old neighborhood
محله ی قدیمی
8. an upscale neighborhood
محله ی اعیانی
9. in the neighborhood of
(عامیانه) 1- نزدیک (به محلی)،در مجاورت 2- در حدود،تقریبا
10. the city's most desolate neighborhood
ویرانه ترین محله ی شهر
11. the homeowners in our neighborhood
مالکان خانه های محله ی ما
12. a bootstrap operation for the neighborhood
طرحی که توسط خود اهالی محله انجام می شود
13. an excellent present for the neighborhood priest
یک پیشکش نفیس برای کشیش محله
14. he is well-known in our neighborhood
او در محله ی ما سرشناس است.
15. the cost is in the neighborhood of two million dollars
هزینه در حدود دو میلیون دلار است.
16. the cutest house in our neighborhood
قشنگ ترین خانه در محله ی ما
17. he drew a map of the neighborhood
او نقشه ی محله را کشید.
18. he used to knock around our neighborhood
او در محله ی ما ولگردی می کرد.
19. the soldiers had cordoned off the neighborhood and would not let anyone pass through
سربازان محله را محاصره کرده و به کسی اجازه ی عبور نمی دادند.
20. we turned it into a single neighborhood
ما آن را تبدیل به یک محله ی واحد کردیم.
21. come and see us if you are in the neighborhood
اگر به این حوالی آمدی سری به ما بزن.
22. You will find several shops in the neighborhood.
[ترجمه ترگمان] تو این محله چندتا مغازه پیدا می کنی
[ترجمه گوگل]شما چندین مغازه در محله خواهید یافت
23. They hope to revitalize the neighborhood by providing better housing.
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که با ارائه مسکن بهتر، این منطقه را احیا کنند
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند با ارائه مسکن بهتر مسکن را احیا کنند
24. His ill luck has been whispered about the neighborhood.
[ترجمه ترگمان]بخت و اقبال او در این حوالی پچ پچ کرده بود
[ترجمه گوگل]بدبختی او در مورد محله ها زمزمه شده است
25. Police canvassed the neighborhood, but didn't find any witnesses.
[ترجمه ترگمان]پلیس این ناحیه را بررسی کرد، اما هیچ شاهدی پیدا نکرد
[ترجمه گوگل]پلیس محله را بازرسی می کند، اما شاهدان را پیدا نکرده اند
26. The whole neighborhood have been hunting for the missing child.
[ترجمه ترگمان]همه محله دنبال یه بچه گم شده میگردن
[ترجمه گوگل]کل محله شکار برای کودک گم شده است
27. Kids in his neighborhood clipped his picture from the newspaper and carried it around.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در محله او عکس او را از روزنامه گرفتند و آن را دور زدند
[ترجمه گوگل]بچه ها در محله خود عکس خود را از روزنامه برداشت و آن را در اطراف حمل کردند
28. We need to do more to make the neighborhood more livable.
[ترجمه ترگمان] باید بیشتر اینجا زندگی کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید بیشتر کار کنیم تا محله را بیشتر زنده نگه داریم