کلمه جو
صفحه اصلی

nonverbal


معنی : غیر شفاهی، غیرزبانی، بدون احتیاج باستفاده از زبان
معانی دیگر : غیر شفاهی، غیرزبانی، بدون احتیاج باستفاده از زبان

انگلیسی به فارسی

غیر شفاهی، غیرزبانی، بدون احتیاج باستفاده از زبان


غیر کلامی، غیر شفاهی، غیرزبانی، بدون احتیاج باستفاده از زبان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: nonverbally (adv.)
• : تعریف: combined form of verbal.
متضاد: spoken, verbal, written
مشابه: silent

- nonverbal communication
[ترجمه ترگمان] ارتباط غیر کلامی
[ترجمه گوگل] ارتباط غیر کلامی

• not verbal; without words
non-verbal communication does not involve the use of words.

مترادف و متضاد

غیر شفاهی (صفت)
nonverbal

غیرزبانی (صفت)
nonverbal

بدون احتیاج به استفاده از زبان (صفت)
nonverbal

جملات نمونه

1. Gestures are a nonverbal means of expression.
[ترجمه ترگمان] gestures یه اصطلاح غیر کلامی از بیان غیر کلامی هستن
[ترجمه گوگل]حرکات یک وسیله بیان غیر مترقبه هستند

2. The second stage involves understanding and communicating with nonverbal patterns.
[ترجمه ترگمان]مرحله دوم شامل درک و ارتباط با الگوهای کلامی است
[ترجمه گوگل]مرحله دوم شامل درک و ارتباط با الگوهای غیر کلامی است

3. Words take second place to nonverbal cues, personal mannerisms, gestures, expressions, and overall appearance.
[ترجمه ترگمان]کلمات جایگاه دوم را به نشانه های غیر کلامی، رفتارها، رفتارها، حالات و ظاهر کلی می برند
[ترجمه گوگل]کلمات جایگاه دوم را به نشانه های غیر کلامی، شیوه های شخصی، حرکات، عبارات و ظاهر کلی جای می گیرند

4. Some nonverbal messages are so necessary to language that they must be included in descriptions of it.
[ترجمه ترگمان]برخی از پیام های غیر کلامی برای زبانی که باید در توصیف آن گنجانده شوند، بسیار ضروری هستند
[ترجمه گوگل]برخی از پیام های غیرالکلی زبان بسیار لازم هستند که باید در توضیحات آن گنجانده شود

5. Some simulations, such as flight, are largely nonverbal, but some have a high verbal content.
[ترجمه ترگمان]برخی شبیه سازی ها، مانند پرواز، به طور گسترده غیر کلامی هستند، اما برخی از آن ها دارای محتوای شفاهی بالایی هستند
[ترجمه گوگل]برخی از شبیه سازی ها، مانند پرواز، عمدتا غیر کلامی هستند، اما برخی از آنها دارای محتوای کلامی بالایی هستند

6. A nonverbal political communication might have enormous impact or might be completely ignored.
[ترجمه ترگمان]ارتباط غیر کلامی می تواند تاثیر زیادی داشته باشد و یا ممکن است کاملا نادیده گرفته شود
[ترجمه گوگل]یک ارتباط سیاسی غیررسمی ممکن است تاثیر زیادی داشته باشد یا ممکن است به طور کامل نادیده گرفته شود

7. At least she had gotten a logical, if nonverbal, response to her question.
[ترجمه ترگمان]حداقل او منطقی به نظر می رسید، اگر غیر کلامی بود و جواب سوال او را می داد
[ترجمه گوگل]حداقل او یک پاسخ منطقی داشت، اگر غیر کلامی، پاسخ به سوال او

8. Rob hit the speed bumps fast, a nonverbal message to the guard.
[ترجمه ترگمان]راب با سرعت به سرعت ضربه زد، یک پیام غیر کلامی به گارد
[ترجمه گوگل]راب ضربه سریع به سرعت، یک پیام غیرواقعی به محافظ

9. Nonverbal signals form an important part of communication.
[ترجمه ترگمان]سیگنال های غیر کلامی بخش مهمی از ارتباط را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]سیگنال های غیررسمی بخش مهمی از ارتباطات را تشکیل می دهند

10. Oh no, was her nonverbal reply; this is how it should be done.
[ترجمه ترگمان]او جواب داد: - اوه، نه، این کار باید انجام بشه
[ترجمه گوگل]اوه نه، پاسخ غیر کلامی او بود؛ این است که چگونه باید انجام شود

11. She was an expert in nonverbal communication.
[ترجمه ترگمان]او متخصص ارتباطات غیر کلامی بود
[ترجمه گوگل]او متخصص ارتباطات غیرکلامی بود

12. Nonverbal communication for classroom teaching also arouses the interest of scholars.
[ترجمه ترگمان]ارتباطات کلامی برای آموزش کلاس ها نیز علاقه محققان را برانگیخته است
[ترجمه گوگل]ارتباط غیرمستقیم برای تدریس در کلاس درس، علاقه متقاضیان را نیز موجب می شود

13. As a type of nonverbal communication, paralanguage is of great importance in spoken language communication.
[ترجمه ترگمان]به عنوان نوعی ارتباط غیر کلامی، paralanguage از اهمیت زیادی در ارتباط کلامی سخن گفتن برخوردار است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع ارتباط غیرمستقیم، زبان پارسی در ارتباطات گفتاری زبان اهمیت زیادی دارد

14. Considering the influence of nonverbal communication, we never really stop communicating.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن تاثیر ارتباط غیر کلامی، ما هرگز واقعا ارتباط را متوقف نمی کنیم
[ترجمه گوگل]با توجه به تأثیر ارتباطات غیر کلامی، ما هرگز ارتباط برقرار نمی کنیم

پیشنهاد کاربران

غیر زبانی ، غیر گفتاری

حرف زدن بدون تولید صدا
مانند body language
gesture

غیر کلامی

غیرکلامی، غیرلفظی

غیرگفتاری، غیرکلامی


کلمات دیگر: