1. They appear to be in a mood to vote against office-holders in the elections.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها در حال حاضر برای رای دادن به دارندگان مناصب در انتخابات رای می دهند
[ترجمه گوگل]آنها به نظر میرسد که در انتخابات علیه مقامات رسمی رای دهند
2. When anything like this happened, every office-holder in the community made speeches passing the buck on to the police department.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هر چیزی مثل این اتفاق افتاد، همه ادارات در جامعه سخنرانی کردند که در حال عبور از این باک به بخش پلیس بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که چنین اتفاقی رخ داد، هر دفتر دارنده در جامعه سخنرانی ها را به اداره پلیس انتقال داد
3. In March 1981 the office-holders of the association decided to invite the newly appointed Ambassador Popov to lunch.
[ترجمه ترگمان]در مارس ۱۹۸۱، دارندگان این انجمن تصمیم گرفتند تا سفیر جدید appointed را به ناهار دعوت کنند
[ترجمه گوگل]در ماه مارس سال 1981 دفتر صاحبان انجمن تصمیم گرفت تا سفیر جدید سفارت پاپوف را به ناهار دعوت کند
4. Like the other office-holders, I am debarred by my office from membership of the professional conduct committees.
[ترجمه ترگمان]من هم مثل سایر دارندگان مناصب، اجازه شرکت در دفتر کارم را از عضویت کمیته های تخصصی حرفه ای معاف خواهم کرد
[ترجمه گوگل]همانند سایر صاحبخانه ها، دفتر من از عضویت در کمیته های حرفه ای رفتار من را منع کرده است
5. Then there was Robert M. . Sweitzer, a veteran office-holder, who became county treasurer in December 193
[ترجمه ترگمان]پس از آن رابرت م Sweitzer، یک کارمند کهنه کار که در دسامبر ۱۹۳ به خزانه دار تبدیل شد، در آنجا حضور داشت
[ترجمه گوگل]سپس رابرت م سویتزر، صاحب یک دفتردار جانباز، که در ماه دسامبر 193 به خزانهدار شهرستان تبدیل شد
6. They can not live in permanent assembly, to provide the drive for history, but must delegate to specialist office-holders.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند در مجلس دائمی زندگی کنند تا راه را برای تاریخ فراهم کنند، اما باید به کارمندان متخصص مراجعه کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانند در مأموریت دائمی زندگی کنند و برای رانندگی برای تاریخ عرضه کنند، اما باید به متصدیان متخصص منتقل شوند
7. Allowance of officeholder medical treatment, enterprise or business how much is the pay cost standard of system of allowance of unit medical treatment? How to manage?
[ترجمه ترگمان]ذخیره مستمری درمان پزشکی، سرمایه گذاری یا کسب وکار، میزان هزینه خدمات درمانی واحد را چقدر است؟ چگونه مدیریت کنیم؟
[ترجمه گوگل]میزان کمک هزینه درمان پزشکی، شرکت یا کسب و کار مسئولیت پذیری چیست؟ چگونه برای مدیریت
8. Allowance of officeholder medical treatment, enterprise or business how much is the pay cost standard of system of allowance of unit medical treatment?
[ترجمه ترگمان]ذخیره مستمری درمان پزشکی، سرمایه گذاری یا کسب وکار، میزان هزینه خدمات درمانی واحد را چقدر است؟
[ترجمه گوگل]میزان کمک هزینه درمان پزشکی، شرکت یا کسب و کار مسئولیت پذیری چیست؟
9. A few officeholder see he are in a medium not competent expression, shame is become hard.
[ترجمه ترگمان]افراد معدودی می بینند که او در یک حالت متوسط و با صلاحیت است و شرم سخت می شود
[ترجمه گوگل]چند تن از کارکنان اداره می کنند که او در یک رسانه بی صلاحانه است، شرمساری سخت است
10. System of exam of our country officeholder from what when begin?
[ترجمه ترگمان]سیستم امتحان کشور ما از چه زمانی آغاز می شود؟
[ترجمه گوگل]سیستم آزمون از کارمند کشور ما از چه زمانی شروع می شود؟
11. But you need to look for an officeholder to make security, perhaps intend corresponding earnest money.
[ترجمه ترگمان]اما شما نیاز دارید که به دنبال یک متخصص باشید تا امنیت را ایجاد کنید، شاید هم به دنبال پول جدی باشید
[ترجمه گوگل]اما شما باید به دنبال یک کارمند اداری برای ایجاد امنیت باشید، شاید پول واقعی مربوط به آن را بپردازید
12. The undergraduate an examination the number of officeholder rises quickly.
[ترجمه ترگمان]در دوره لیسانس، تعداد of به سرعت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]دانشجوی کارشناسی معاینه تعداد کارکنان به سرعت افزایش می یابد
13. Of case of be involved in include doctor, officeholder, politician and lawyer.
[ترجمه ترگمان]ممکن است در این مورد دخالت داشته باشد: دکتر، officeholder، سیاست مدار و وکیل
[ترجمه گوگل]از جمله مواردی که درگیر آن هستند عبارتند از: دکتر، کارمند اداری، سیاستمدار و وکیل
14. The winners in 199 1980, 1976 and 1968 were unencumbered by political duties as federal officeholders in the national spotlight.
[ترجمه ترگمان]برندگان در ۱۹۹ فرد در سال ۱۹۸۰، ۱۹۷۶ و ۱۹۶۸ از وظایف سیاسی به عنوان مقامات دولتی فدرال در کانون توجه ملی فارغ شدند
[ترجمه گوگل]برندگان در سال های 1980، 1976 و 1968 از وظایف سیاسی به عنوان مسئولان فدرال در مرکز توجه ملی محروم شدند