1. Toute infraction est passible d'une amende voire d'une peine de prison.
[ترجمه ترگمان]و بر خلاف قانونی که در زندان رخ داده بود، از زندان amende بود
[ترجمه گوگل]نقض توافقنامه منوط به آزادی زندانیان است
2. Dr:Yes, that's quite passible. Never mind, you must be admitted and operated at once.
[ترجمه ترگمان]دکتر: بله، بسیار خوب است مهم نیست، باید فورا قبول کنید و کار کنید
[ترجمه گوگل]دکتر بله، این کاملا قابل قبول است هرگز نفهمیدید، باید مجددا پذیرفته شوید و عمل کنید
3. I know it doesn't sound passible.
[ترجمه ترگمان]می دانم که به نظر خوب نمی آید
[ترجمه گوگل]من می دانم که صدا قابل قبول نیست
4. Yes, that's quite passible. Never mind, you must be admitted and operated at once.
[ترجمه ترگمان]بله، کاملا passible است مهم نیست، شما باید فورا دست به کار شوید و عمل کنید
[ترجمه گوگل]بله، این کاملا قابل قبول است هرگز نفهمیدید، باید مجددا پذیرفته شوید و عمل کنید
5. It is passible to build up faith in oneself by having the right attitude towards one's own abilities.
[ترجمه ترگمان]مهم است که با داشتن نگرش درست نسبت به توانایی های خود، به خود ایمان داشته باشد
[ترجمه گوگل]با داشتن دیدگاه درست نسبت به توانایی های خود، قابل اعتماد است تا ایمان به خود را ایجاد کنید