1. What is lacking is an insight into the particularity of our societal system.
[ترجمه ترگمان]چیزی که کم است بینش در خصوص خصوصیات سیستم اجتماعی ما است
[ترجمه گوگل]آنچه فقدان است بینش خاصی از نظام اجتماعی ما است
2. But this actual universe is a universe of particularity and consciously apprehended uniqueness.
[ترجمه ترگمان]اما این دنیای واقعی یک عالم خاص و منحصر به فرد بودن و یگانگی است
[ترجمه گوگل]اما این جهان واقعی یک جهان خاص و منحصر به فرد است
3. But the particularity, as Shakespeare formulates it, also creates intimacy.
[ترجمه ترگمان]اما the، همانطور که شکسپیر آن را شکل می دهد، صمیمیت ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]اما این خاصیت، همان طور که شکسپیر آن را فرموله می کند، صمیمیت نیز ایجاد می کند
4. Gilligan recognizes, but does not theorize, the cultural particularity of her work.
[ترجمه ترگمان]Gilligan تشخیص می دهد، اما به طور نظری، خصوصیات فرهنگی کار او را توجیه نمی کند
[ترجمه گوگل]گیلگان به رسمیت شناختن، اما خاصیت فرهنگی کار او را تئوریزه نمی کند
5. This concrete universal unites universality and particularity and asserts the primacy of experience.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی جهانی، جهان شمولی را به هم پیوند می دهد و اولویت تجربه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این جهانی بنیادی جهانگرائی و خاصیت را پیوند می دهد و برتریت تجربه را تضمین می کند
6. Because of the particularity of its nature, the workers whose jobs interment enjoy low prestige.
[ترجمه ترگمان]به خاطر ماهیت و ماهیت آن، کارگرانی که دفن شده بودند از اعتبار کمتری برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]به دلیل خاصیت طبیعت آن، کارگران که سرزنش شغل از اعتبار پایین برخوردار هستند
7. As the particularity of the index, it must be restricted by the development of the economy and the urbanize level.
[ترجمه ترگمان]به عنوان نمونه شاخص، باید با توسعه اقتصاد و سطح urbanize محدود شود
[ترجمه گوگل]به عنوان خاصیت شاخص، باید از طریق توسعه اقتصاد و سطح شهری محدود شود
8. The particularity of rang test bring the diversification and uncertainty in function requirement of telemetry data transmission software.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات تست زنگ، تنوع و عدم قطعیت را در نیاز به نرم افزار انتقال داده telemetry به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]ویژگی تست زنگ خطر، تنوع و عدم اطمینان را در مورد نیاز عملکرد نرم افزار انتقال داده تله متری ارائه می دهد
9. As an art community, they have their own particularity and subsistent significance.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جامعه هنری، آن ها اهمیت خاص و subsistent خاص خود را دارند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک جامعه هنری، آنها ویژگی خاص خود و اهمیت آن را دارند
10. First, China is China and has its own particularity.
[ترجمه ترگمان]اول، چین چین است و تخصص خودش را دارد
[ترجمه گوگل]اول، چین چینی است و ویژگی خاص خودش را دارد
11. It is endowed with those characteristics such as particularity, diversity, rareness and culture.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی به ویژگی هایی مثل particularity، تنوع، فرهنگ و فرهنگ داده شده است
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها با ویژگی هایی مانند ویژگی، تنوع، عاطفه و فرهنگ تأمین می شود
12. There is particularity and complexity to treat blepharochalasis in middle-aged and aged patients according to physiological characteristics of them.
[ترجمه ترگمان]There و پیچیدگی برای درمان blepharochalasis در بیماران میانسال و میانسال با توجه به ویژگی های فیزیولوژیکی آن ها، وجود دارد
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی های فیزیولوژیکی آنها، مشخصه و پیچیدگی در درمان بلیفاراکتالیز در بیماران میانسال و سالم وجود دارد
13. Because of the weightiness and particularity of governmental information, the progress of the national and social informatization is determined by the standard of government informatization .
[ترجمه ترگمان]به دلیل the و particularity اطلاعات دولتی، پیشرفت of اجتماعی و اجتماعی توسط استاندارد of دولت تعیین شده است
[ترجمه گوگل]به دلیل تنوع و خاصیت اطلاعات دولتی، پیشرفت های اطلاع رسانی ملی و اجتماعی بر اساس استاندارد اطلاع رسانی دولتی تعیین می شود
14. Then this paper discusses particularity of multipath effect of laser.
[ترجمه ترگمان]سپس این مقاله خصوصیات چند مسیری لیزری را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سپس این مقاله در مورد ویژگی چند لایه لیزر بحث می کند