کلمه جو
صفحه اصلی

nook


معنی : گوشه، بر امدگی، قطعه زمین پیش امده، مامن
معانی دیگر : (به ویژه دراتاق) گوشه، کنج

انگلیسی به فارسی

کنج، گوشه، جای دنج، تو رفتگی دیوار


گوشه، قطعه زمین پیش امده، مامن، بر امدگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a corner or small recessed area, esp. in a room.
مترادف: alcove
مشابه: bay, cavity, corner, cove, cranny, niche, recess

• corner; hideaway; cranny (colloquial)
you use every nook and cranny or nooks and crannies to emphasize that you are talking about every part of a place.

مترادف و متضاد

گوشه (اسم)
recess, quip, angle, corner, nook, quoin, lobe, jest, cantle

بر امدگی (اسم)
eminence, nook, projection, excrescence, mound, bulge, protuberance, protuberancy, granulation, bump, overhang, knob, knop, nub, stigma, promontory, ledge, burr, tumor, convexity, ganglion, node, nodule, knurl, eminency, turgescence, excrescency, ridge, gibbosity, outgrowth, knur, verruca, whaleback

قطعه زمین پیش امده (اسم)
nook

مامن (اسم)
nook, resort

corner, cubbyhole


Synonyms: alcove, byplace, cavity, compartment, cranny, crevice, den, hideout, hole, inglenook, niche, opening, quoin, recess, retreat


جملات نمونه

1. nook and cranny
سوراخ سنبه

2. he was sitting in a nook and reading
او درکنجی نشسته و کتاب می خواند.

3. We found a seat in a little nook, and had some lunch.
[ترجمه ترگمان]ما یک صندلی در گوشه کوچکی پیدا کردیم و ناهاری خوردیم
[ترجمه گوگل]یک صندلی در یک کابین کوچک پیدا کردیم و ناهار داشتیم

4. They searched every nook and corner.
[ترجمه ترگمان]هر گوشه و گوشه اتاق را می گشتند
[ترجمه گوگل]آنها هر گوشه و کنار را جستجو کردند

5. Boxes are stacked in every nook and cranny at the factory.
[ترجمه ترگمان]Boxes در هر گوشه و کنار کارخونه روی هم چیده شده اند
[ترجمه گوگل]جعبه ها در هر گوشه و جاده در کارخانه انباشته می شوند

6. I've looked in every nook and cranny but I can't find it.
[ترجمه ترگمان]به هر گوشه و دیوار نگاه کرده ام، اما نمی توانم آن را پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من در هر گوشه و جون نگاه کردم ولی نمیتونم پیداش کنم

7. She has searched every nook and cranny.
[ترجمه ترگمان]اون هر گوشه و دیوار رو جستجو کرده
[ترجمه گوگل]او هر گوشه و جاده را جستجو کرده است

8. I've searched every nook and cranny but I still can't find the keys.
[ترجمه ترگمان]هر گوشه و دیوار را جستجو کرده ام، اما هنوز نمی توانم کلیدها را پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من هر گوشه و جاده را جستجو کرده ام، اما هنوز نمی توانم کلید ها را پیدا کنم

9. We searched every nook and cranny.
[ترجمه ترگمان]ما همه گوشه و شکاف رو گشتیم
[ترجمه گوگل]ما هر گوشه و جاده را جستجو کردیم

10. Every nook and cranny of the house was stuffed with souvenirs of their trips abroad.
[ترجمه ترگمان]هر گوشه و دیوار خانه پر از خاطراتی بود که از خارج به خارج سفر می کردند
[ترجمه گوگل]هر جایی که خانه بود با سوغاتی از سفرهای خود به خارج از کشور پر شده بود

11. There were small plants growing in every nook and cranny of the wall.
[ترجمه ترگمان]گیاهان کوچک در هر گوشه و دیوار دیوار روییده بودند
[ترجمه گوگل]گیاهان کوچک وجود داشت که در هر گوشه و کنار دیوار رشد می کردند

12. She knows every nook and cranny of the city, so she's the perfect guide.
[ترجمه ترگمان]او هر گوشه و دیوار شهر را می شناسد، پس او یک راهنمای عالی است
[ترجمه گوگل]او می داند هر گوشه و چپ شهر، پس او راهنمای کامل است

13. She had found herself in the safe nook between Fenna's sail-like wing and the crenellated and fantastic fortress of his spine.
[ترجمه ترگمان]او خود را در گوشه ای امن میان بادبان کشتی، مثل بال و عظیم کوه های عظیم و عظیم ستون فقراتش پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]او خودش را در محوطه امن بین بالهای دریایی فننا و قلعه نجیب و خارق العاده ستون فقرات یافت

14. For a brief time, this nook of County Durham was quite a fashionable holiday resort among the health-conscious.
[ترجمه ترگمان]برای مدت کوتاهی، این گوشه شهر دوره ام یک پیست مد روز در میان the بود
[ترجمه گوگل]برای مدت کوتاهی، این قلعه County Durham کاملا یک جشن تعطیلات مد روز در میان آگاهانه سلامت بود

every nook and cranny

(محاوره) همه‌ی سوراخ و سمبه‌ها، هر سوراخی


پیشنهاد کاربران

در معماری به کنج یک خانه یا زیر یک راه پله داخل خانه که دکوراسیون می شود اطلاق می شود در واقع همان کنج یا گوشه معنی میشود


کلمات دیگر: