1. Like a big ninny sitting there bemoaning your fate.
[ترجمه ترگمان]مثل یک احمق بزرگ که آنجا نشسته بود و از سرنوشت تو لذت می برد
[ترجمه گوگل]مثل یک نینجا بزرگ که نشسته است، سرنوشت شما را از بین می برد
2. Don't be such a ninny!
[ترجمه ترگمان]این قدر احمق نباش!
[ترجمه گوگل]مثل این نینا نباشید
3. If you want to survive, you shivering ninny, you might as well shoot off your big toe.
[ترجمه ترگمان]اگه می خو ای جون سالم به در ببری، مثل این که از انگشت کوچیکت شلیک می کنی
[ترجمه گوگل]اگر شما می خواهید برای زنده ماندن، لرزیدن بینی، شما نیز ممکن است پا زدن از پا بزرگ خود را
4. Stupid ninny, think of that.
[ترجمه ترگمان]احمق احمق، به این فکر کن
[ترجمه گوگل]احمقانه نینا، فکر می کنم از آن
5. Come out and fight, ye wee ninny!
[ترجمه ترگمان]ای احمق کوچولو، بیا بیرون و بجنگ!
[ترجمه گوگل]بیرون بروید و مبارزه کنید
6. Melanie Hamilton. She's a pale-faced mealy-mouthed ninny and I hate her.
[ترجمه ترگمان]ملانی هامیلتون او یک احمق رنگ پریده با دهانی رنگ پریده است و من از او متنفرم
[ترجمه گوگل]ملانی همیلتون او یک نینا مینی پخته و پریده و من از او متنفرم
7. In recent years ninny cities are faced with the problem of heavy traffic.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، شهرهای ninny با مشکل ترافیک سنگین مواجه هستند
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، شهرهای نینوی با مشکل ترافیک سنگین مواجه هستند
8. Some ninny has taken a fancy to the mother.
[ترجمه ترگمان]یک احمق به مادر علاقه دارد
[ترجمه گوگل]بعضی از نینا به مادرش علاقه مند است
9. How can she possibly know somebody well enough to get married, the little ninny!
[ترجمه ترگمان]چه طور ممکن است او کسی را خوب بشناسد که ازدواج کند، آن احمق کوچولو!
[ترجمه گوگل]چگونه او می تواند کسی را به اندازه کافی بداند که ازدواج کند، کمی نازک!
10. Fritz was maid, butler, and errand boy, the stalwart ninny who never spoke a word of complaint.
[ترجمه ترگمان]فریتس، خدمتکار، و پسر پیغام رسان، که هرگز کلمه ای از شکایت و شکایت سخن نمی گفت، بود
[ترجمه گوگل]فریتز خدمتکار، باتلر و پسر بچه ای بود که از نظر شکنجه هرگز حرفی برای گفتن نداشت
11. She's a pale - faced, mealy - mouthed ninny. And I hate her.
[ترجمه ترگمان]او یک احمق با چهره ای رنگ پریده و با دهانی پر سر و صدا است و ازش متنفرم
[ترجمه گوگل]او یک مشت زده رنگ پریده و مرغوب است و من از او متنفرم
12. SCARLETT: Melanie Hamilton! She's a pale - faced mealy - mouthed ninny and I hate her.
[ترجمه ترگمان]ملانی هامیلتون! او یک احمق رنگ پریده با دهانی رنگ پریده است و من از او متنفرم
[ترجمه گوگل]اسکارلت: ملانی همیلتون! او یک نوشیدنی رنگ پریده است و من از او متنفر هستم