1. No participial forms or other sorts of forms.
[ترجمه ترگمان]هیچ نوع participial و یا انواع دیگر اشکال وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ فرم مشارکتی و سایر انواع فرمها وجود ندارد
2. According to participial judgement of the system, this book is the book that concerns with hairdressing, and be the hairdressing book in the light of young woman.
[ترجمه ترگمان]براساس قضاوت participial این سیستم، این کتاب کتابی است که به hairdressing مربوط می شود و در نور زنان کتاب hairdressing است
[ترجمه گوگل]با توجه به قضاوت مشارکتی سیستم، این کتاب کتابی است که مربوط به آرایشگری است و کتاب آرایشگری در پرتو زن جوان است
3. Participial phrase, independent subjective structure, subjunctive mood and some phrase frames can all be regarded as the result of omitting different components of adverbial clause .
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: ساختار ذهنی مستقل، حالت subjunctive و برخی از فریم واژه ها را می توان به عنوان نتیجه حذف اجزای مختلف عبارت adverbial مورد توجه قرار داد
[ترجمه گوگل]عبارت شرطی، ساختار ذهنی مستقل، خلق ذاتی و برخی فریم های عبارتی می تواند به عنوان نتیجه ی حذف اجزای مختلف بند حقیقی در نظر گرفته شود
4. The participial constructions are employed much more in Latin than they are in English.
[ترجمه ترگمان]ساخت های participial بیشتر به لاتین اشتغال دارند تا به انگلیسی
[ترجمه گوگل]ساختارهای مشارکتی در لاتین بسیار بیشتر از زبان انگلیسی کار می کنند
5. Participles and participial phrases are usually used as modifiers in modern English texts.
[ترجمه ترگمان]عبارت های participles و participial معمولا به عنوان modifiers در متون انگلیسی مدرن مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]عبارات مشارکتی و مشارکتی معمولا به عنوان اصلاح کننده در متون انگلیسی مدرن استفاده می شود
6. The syntactic analysis revolves mainly around the study of adverbial and participial structures in the narrative.
[ترجمه ترگمان]تحلیل نحوی اساسا حول و حوش مطالعه ساختارهای adverbial و participial در روایت می باشد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نحوی عمدتا در مورد مطالعه ساختارهای ادعایی و مشارکتی در روایت است
7. The changes of the ruling environment have brought the participial -responsible pattern of governance which takes the limited rationality as the logical premise.
[ترجمه ترگمان]تغییرات محیط حاکم، الگوی participial حکمرانی را که عقلانیت محدود را به عنوان فرضیه منطقی در نظر می گیرد، به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]تغییرات محیط حاکم، الگوی مشارکتی-مسئولانه دولت را به ارمغان آورده است که عقلانیت محدود را به عنوان فرض منطقی در نظر می گیرد
8. The changes of the ruling environment bring about the participial and responsive government which takes the limited rationality as the logical premise.
[ترجمه ترگمان]تغییرات محیط حاکم، دولت واکنشی و پاسخگو را ایجاد می کند که عقلانیت محدود را به عنوان فرضیه منطقی در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]تغییرات محیط حاکم بر دولت مشارکتی و واکنش نشان می دهد که عقلانیت محدود را به عنوان فرض منطقی در نظر می گیرد
9. Change the attributive clauses in the following sentences into participial phrase.
[ترجمه ترگمان]بنده ای attributive را در جملات زیر به عبارت participial تغییر دهید
[ترجمه گوگل]اصطلاحات attributive در جملات زیر را به عبارت مشارکتی تغییر دهید